فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Grandmaster

ˌɡrændˈmæstər ˌɡrændˈmæstə

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

(شطرنج) استادبزرگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

a chess grandmaster

استادبزرگ شطرنج

international grandmaster

استادبزرگ بین‌المللی شطرنج

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد grandmaster

  1. noun expert player
    Synonyms:
    master champion specialist virtuoso wizard past master master hand

ارجاع به لغت grandmaster

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «grandmaster» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/grandmaster

لغات نزدیک grandmaster

پیشنهاد بهبود معانی