با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Heartsick

ˈhɑːrtsɪk ˈhɑːtsɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    پریشان، غمگین، ملول، دل‌‌آزرده، دل‌شکسته، نزار
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد heartsick

  1. adjective despondent
    Synonyms: all torn up, blue, bummed-out, dejected, depressed, despairing, disappointed, disconsolate, disheartened, down, forlorn, grieving, heavy-hearted, inconsolable, low, melancholy, mournful, sad, unhappy, woebegone

ارجاع به لغت heartsick

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «heartsick» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heartsick

لغات نزدیک heartsick

پیشنهاد بهبود معانی