با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Lorn

lɔːrn lɔːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
(مهجور) تباه، نابود، از دست رفته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
adjective
(ادبی، قدیمی) ترک‌شده، مطرود، یکه و تنها، غریب و بی‌کس
adjective
متروکه، منزوی، اندوهگین، غمگین، ملول، گرفته، تنها
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lorn

  1. adjective Having been given up and left alone
    Synonyms: abandoned, bereft, derelict, deserted, desolate, forlorn, forsaken
  2. adjective Dejected due to the awareness of being alone
    Synonyms: desolate, forlorn, lonely, lonesome

ارجاع به لغت lorn

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lorn» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lorn

لغات نزدیک lorn

پیشنهاد بهبود معانی