امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pumped

pʌmpt pʌmpt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    pumps
  • وجه وصفی حال:

    pumping

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
ذوق‌زده، هیجان‌زده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- pumped for the football game
- برای بازی فوتبال ذوق‌زده‌ام
- Everyone was so pumped before the game.
- همه قبل از بازی هیجان‌زده بودند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pumped

  1. adjective excited
    Synonyms:
    enthusiastic eager thrilled aroused inspired animated delighted stimulated moved passionate high wild awakened stirred charged fired up keyed up psyched geared up worked up juiced up on fire beside oneself rarin’ to go feverish cranked up

ارجاع به لغت pumped

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pumped» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pumped

لغات نزدیک pumped

پیشنهاد بهبود معانی