فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Pumped

pʌmpt pʌmpt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم شخص مفرد:

    pumps
  • وجه وصفی حال:

    pumping

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    ذوق‌زده، هیجان‌زده
    • - pumped for the football game
    • - برای بازی فوتبال ذوق‌زده‌ام
    • - Everyone was so pumped before the game.
    • - همه قبل از بازی هیجان‌زده بودند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد pumped

  1. adjective excited
    Synonyms: animated, aroused, awakened, beside oneself, charged, cranked up, delighted, eager, enthusiastic, feverish, fired up, geared up, high, inspired, juiced up, keyed up, moved, on fire, passionate, psyched, rarin’ to go, stimulated, stirred, thrilled, wild, worked up

ارجاع به لغت pumped

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pumped» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pumped

لغات نزدیک pumped

پیشنهاد بهبود معانی