امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Spume

spjuːm spjuːm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - intransitive
کف روی دیگ، کف کردن، کف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spume

  1. noun A mass of bubbles in or on the surface of a liquid
    Synonyms:
    froth foam spray scum suds head lather yeast
  1. verb To form or cause to form foam
    Synonyms:
    bubble froth foam suds boil cream effervesce ferment fizz lather yeast

ارجاع به لغت spume

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spume» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spume

لغات نزدیک spume

پیشنهاد بهبود معانی