شکل جمع:
yahoosبیفرهنگ، ددمنش، بیادب، لُمپَن، اوباش (معمولاً شخصی با تحصیلات کم)
A group of yahoos disrupted the meeting with their loud shouting.
گروهی از اوباش با فریادهای بلند خود جلسه را به هم زدند.
The drunk yahoos at the bar were causing trouble.
لمپنهای مست در بار، دردسر درست میکردند.
He's such a yahoo; he has no manners at all.
او واقعاً بیفرهنگ است؛ اصلاً ادب ندارد.
قدیمی هورا، ایول
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Yahoo! We won the game!
هورا! ما بازی را بردیم!
Yahoo! I finished my project on time!
ایول! پروژهام را بهموقع تمام کردم!
(داستان سفرهای گالیور اثر سوئیفت) یاهو (موجودات نیمهانسان و نیمهمیمون)
Swift used the Yahoos to satirize the worst aspects of human nature.
سوئیفت از یاهوها برای هجو بدترین جنبههای طبیعت انسان استفاده کرد.
The Yahoos' constant infighting and squabbling highlighted their inherent selfishness.
نزاع و درگیری مداوم یاهوها، خودخواهی ذاتی آنها را برجسته میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «yahoo» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/yahoo