فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Yahoo

ˈjɑːhuː ˈjɑːhuː jəˈhuː

شکل جمع:

yahoos

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable informal

بی‌فرهنگ، ددمنش، بی‌ادب، لُمپَن، اوباش (معمولاً شخصی با تحصیلات کم)

A group of yahoos disrupted the meeting with their loud shouting.

گروهی از اوباش با فریادهای بلند خود جلسه را به هم زدند.

The drunk yahoos at the bar were causing trouble.

لمپن‌های مست در بار، دردسر درست می‌کردند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He's such a yahoo; he has no manners at all.

او واقعاً بی‌فرهنگ است؛ اصلاً ادب ندارد.

exclamation informal

قدیمی هورا، ایول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Yahoo! We won the game!

هورا! ما بازی را بردیم!

Yahoo! I finished my project on time!

ایول! پروژه‌ام را به‌موقع تمام کردم!

noun countable

(داستان سفرهای گالیور اثر سوئیفت) یاهو (موجودات نیمه‌انسان و نیمه‌میمون)

Swift used the Yahoos to satirize the worst aspects of human nature.

سوئیفت از یاهوها برای هجو بدترین جنبه‌های طبیعت انسان استفاده کرد.

The Yahoos' constant infighting and squabbling highlighted their inherent selfishness.

نزاع و درگیری مداوم یاهوها، خودخواهی ذاتی آن‌ها را برجسته می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد yahoo

  1. noun an unrefined, rude person
    Synonyms:
    brute beast savage barbarian boor lout roughneck vulgarian churl yokel bumpkin hick rube philistine hayseed chuff chawbacon
  1. noun an unrefined and often loud or disruptive person.
    Synonyms:
    boor

ارجاع به لغت yahoo

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «yahoo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/yahoo

لغات نزدیک yahoo

پیشنهاد بهبود معانی