Yahoo

jɑːˈhuː jɑːˈhuː jɑːˈhuː jɑːˈhuː
آخرین به‌روزرسانی:
  • noun
    (داستان سفرهای گالیور اثر Swift) یاهو (موجودات نیمه‌انسان و نیمه‌میمون)
  • noun
    (y کوچک) آدم زمخت و بی‌فرهنگ، آدم ددمنش
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد yahoo

  1. noun An unrefined, rude person
    Synonyms: barbarian, boor, beast, brute, savage, chuff, yokel, churl, rube, philistine, lout, hick, vulgarian, roughneck, hayseed, bumpkin, chawbacon
  2. noun An unrefined and often loud or disruptive person.
    Synonyms: boor

ارجاع به لغت yahoo

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «yahoo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/yahoo

لغات نزدیک yahoo

پیشنهاد بهبود معانی