آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

سامان به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / saamaan /

order, house, welfare, organization, home, homestead, prosperity, kilter

order

house

welfare

organization

home

homestead

prosperity

kilter

نظم و ترتیب، آراستگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

آیا وظیفه‌ی دولت سامان دادن به صنایع کشور است؟

Is it the government's duty to regulate the country's industries?

کارهای خود را سر و سامان دادن

to settle one's affairs

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سامان

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:
منطقه مکا

ارجاع به لغت سامان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سامان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سامان

لغات نزدیک سامان

پیشنهاد بهبود معانی