آخرین به‌روزرسانی:

طرح به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / tarh /

project, rough draft, sketch, layout, proposition, pattern, device, proposal, contour, architecture, conception, form, scheme, formula, motif, model, format

نقشه، الگو

سه شرکت چندملیتی به طرح علاقه نشان داده‌اند.

Three multinationals have shown interest in the project.

طرح ساختن پل جدید

the proposal to build a new bridge

نمونه‌جمله‌های بیشتر

طرح درازمدت

a long-range project

طرح کم‌هزینه

a low-cost project

طرح فرش‌های کاشان

the design of Kashan carpets

اسم
فونتیک فارسی / tarh /

blueprint, diagram, design, pattern, drawing, draft, geometry, cut, artwork, outline, lines

شِما، کروکی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

یک طرح بسیار هنرمندانه

a very artistic design

طرح هندسی این فرش

the geometrical pattern of this rug

نمونه‌جمله‌های بیشتر

طرح شیک

a stylish cut

اسم
فونتیک فارسی / tarh /

draft, bill, lodgment

قانون پیشنهادشده به مجلس توسط نمایندگان یا دولت

طرح این قانون توسط نمایندگان گرگان تقدیم شده است.

The draft of this law has been presented by the deputies from Gorgan.

طرح قانونی

legal draft

اسم
فونتیک فارسی / tarh /

presentation, submission

مطرح کردن

طرح دعوی در دادگاه

the submission of the case to the court

طرح گزارش

the submission of the report

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد طرح

  1. مترادف:
    الگو مدل
  1. مترادف:
    انگار نگاره
  1. مترادف:
    گرده
  1. مترادف:
    نقاشی نقش نقشه
  1. مترادف:
    نمودار
  1. مترادف:
    شکل تصویر
  1. مترادف:
    زمینه قالب
  1. مترادف:
    پروژه
  1. مترادف:
    پیشنهاد
  1. مترادف:
    برنامه
  1. مترادف:
    کشیدن نقاشی کردن
  1. مترادف:
    مطرح کردن ارائه کردن ارائه دادن

ارجاع به لغت طرح

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «طرح» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/طرح

لغات نزدیک طرح

پیشنهاد بهبود معانی