Fast Dictionary - فست دیکشنری
فهرست فهرست
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم AI
  • نرم‌افزار‌ها
    • نرم‌افزار اندروید مشاهده
      نرم‌افزار اندروید
    • نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
      نرم‌افزار آی او اس
    • افزونه‌ی کروم مشاهده
      افزونه‌ی کروم
  • تماس با ما
  • درباره‌ی ما
  • خرید اشتراک
  • وبلاگ
  • لغات من
  • الف
  • ب
  • پ
  • ت
  • ث
  • ج
  • چ
  • ح
  • خ
  • د
  • ذ
  • ر
  • ز
  • ژ
  • س
  • ش
  • ص
  • ض
  • ط
  • ظ
  • ع
  • غ
  • ف
  • ق
  • ک
  • گ
  • ل
  • م
  • ن
  • و
  • ه
  • ی

لیست الفبای فارسی: حرف "ب" (صفحه 29)

  • به طور باور کردنی
  • به طور باور نکردنی
  • به طور بحرانی
  • به طور بد
  • به طور بد ساخت
  • به طور بدبینانه
  • به طور بدیع
  • به طور بدیهی
  • به طور برازنده
  • به طور بران
  • به طور برجسته
  • به طور برگشت پذیر
  • به طور برنده
  • به طور بسیار خوب
  • به طور بسیار سرد
  • به طور بصری
  • به طور بغرنج
  • به طور بلافصل
  • به طور بنیادی
  • به طور بولهوسانه
  • به طور بوم گیر
  • به طور به دردخور
  • به طور بهت آور
  • به طور بی آلایش
  • به طور بی اثر
  • به طور بی امان
  • به طور بی پایان
  • به طور بی پیرایه
  • به طور بی تحرک
  • به طور بی تمایز
  • به طور بی چون و چرا
  • به طور بی درد
  • به طور بی دردسر
  • به طور بی دریغ
  • به طور بی ربط
  • به طور بی رویه
  • به طور بی زحمت
  • به طور بی زیان
  • به طور بی سروته
  • به طور بی سروصدا
  • به طور بی صدا
  • به طور بی ضرر
  • به طور بی عیب
  • به طور بی فایده
  • به طور بی قاعده
  • به طور بی قید و شرط
  • به طور بی محتوا
  • به طور بی مزه
  • به طور بی موقع
  • به طور بی نقص
  • به طور بی نقص و پاک
  • به طور بیات
  • به طور بیجا
  • به طور بیزار کننده
  • به طور بیمارگونه
  • به طور بیهوده
  • به طور پاک
  • به طور پایان ناپذیر
  • به طور پایدار
  • به طور پذیرفتنی
  • به طور پر ابهت
  • به طور پر ارزش
  • به طور پر جلا
  • به طور پر زرق و برق
  • به طور پر طنین
  • به طور پر کوران
  • به طور پرآذین
  • به طور پراکنده
  • به طور پربار
  • به طور پرتجمل
  • به طور پرتشنج
  • به طور پرتصنع
  • به طور پرتکاپو
  • به طور پرتنش
  • به طور پرحادثه
  • به طور پرداخت نشده ساختن
  • به طور پرستیدنی
  • به طور پرشیب
  • به طور پرماجرا
  • به طور پرمعنی
  • به طور پرهزینه
  • به طور پریشان کننده
  • به طور پنهانی
  • به طور پوچ
  • به طور پهناور
  • به طور پی در پی
  • به طور پیاپی
  • به طور پیچاپیچ
  • به طور پیچیده
  • به طور پیزری
  • به طور پیش پا افتاده
  • به طور پیش رس
  • به طور پیش و پا افتاده
  • به طور تابناک
  • به طور تاثرانگیز
  • به طور تاریک
  • به طور تازه
  • به طور تاسف انگیز
  • به طور تبانی آمیز
  • به طور تباه کننده
  • به طور تبعیض آمیز
  • به طور تجربی
  • به طور تحت اللفظی
  • به طور تحریک آمیز
  • به طور تحسین انگیز
  • به طور تحقیرآمیز
  • به طور تحمل پذیر
  • به طور تحمل ناپذیر
  • به طور تحمیلی
  • به طور تخیل آمیز
  • به طور تخیلی
  • به طور تر و تمیز
  • به طور ترحم انگیز
  • به طور ترحیمی
  • به طور ترد
  • به طور تردید ناپذیر
  • به طور ترسناک
  • به طور ترش
  • به طور تسخیر ناپذیر
  • به طور تسلی آمیز
  • به طور تسلی ناپذیر
  • به طور تشریفاتی
  • به طور تشویق آمیز
  • به طور تصاعدی
  • به طور تصوری
  • به طور تصویرگونه
  • به طور تصویری
  • به طور تعرض آمیز
  • به طور تعصب آور
  • به طور تغییر ناپذیر
  • به طور تغییرپذیر
  • به طور تقریب
  • به طور تقریبی
  • به طور تقلبی ساختن
  • به طور تکان دهنده
  • به طور تلخ و تحقیرآمیز
  • به طور تلقین کننده
  • به طور تمثیلی
  • به طور تمسخرانگیز
  • به طور تملق آمیز
  • به طور تند و تیز
  • به طور تندرستی آور
  • به طور تنگ
  • به طور توجیه ناپذیر
  • به طور توخالی
  • به طور تودماغی
  • به طور توذوق زننده
  • به طور توصیه آمیز
  • به طور توفانی
  • به طور توهین آمیز
  • به طور تهدید آمیز
  • به طور تهدیدآمیز
  • به طور تهوع آور
  • به طور تیره
  • به طور تیره و تار
  • به طور تیز و برنده
  • به طور ثابت
  • به طور ثمربخش
  • به طور جابرانه
  • به طور جادار
  • به طور جالب
  • به طور جالب توجه
  • به طور جامد
  • به طور جامع
  • به طور جانبی
  • به طور جانگداز
  • به طور جاهلانه
  • به طور جدا کردنی
  • به طور جداگانه
  • به طور جدانشدنی
  • به طور جدی
  • به طور جرب دار
  • به طور جزئی
  • به طور جعلی
  • به طور جغدمانند
  • به طور جلف
  • به طور جلف و زننده
  • به طور جمع و جور
  • به طور جمعی
  • به طور جنایت آمیز
  • به طور جنون آمیز
  • به طور جهانی
  • به طور جهنمی
  • به طور جیغ جیغی
  • به طور چاره ناپذیر
  • به طور چرب
  • به طور چسبناک و کشایند
  • به طور چشمگیر
  • به طور چکامه مانند
  • به طور چکی
  • به طور چموش
  • به طور چندش آور
  • به طور چوب مانند
  • به طور حاد
  • به طور حدسی
  • به طور حرفه ای
  • به طور حسادت آمیز
  • به طور حق به جانب گفتن
  • به طور حقوقی
  • به طور حل نشدنی
  • به طور حمایت آمیز
  • به طور حیاتی و مماتی
  • به طور حیرت آور
  • به طور حیرت انگیز
  • به طور خائنانه
  • به طور خارج از مرکز
  • به طور خارق العاده
  • به طور خاص
  • به طور خاصی آراستن
  • به طور خاصی قرار دادن
  • به طور خاطر جمع
  • به طور خالص
  • به طور خالص سود بردن
  • به طور خالص کسب کردن
  • به طور خالی
  • به طور خام
  • به طور خبیثانه
  • به طور خجل کننده
  • به طور خردمندانه
  • به طور خرم
  • به طور خستگی ناپذیر
  • به طور خسته
  • به طور خشک و رسمی
  • به طور خشم انگیز
  • به طور خصوصی
  • به طور خطا ناپذیر
  • به طور خطاآمیز حرف زدن
  • به طور خطاآمیز عمل کردن
  • به طور خطاپذیر
  • به طور خطرناک
  • به طور خطی
  • به طور خفت آور
  • به طور خفقان آور
  • به طور خفه
  • به طور خفیف
  • به طور خلاصه
  • به طور خنده آور
  • به طور خنده انگیز
  • به طور خواب آلود
  • به طور خواب آلوده
  • به طور خوانا
  • به طور خوب
  • به طور خودپرستانه
  • به طور خودخواهانه
  • به طور خودسرانه
  • به طور خودمانی
  • به طور خودنمایانه
  • به طور خوش منظره
  • به طور خوشایند
  • به طور خوشرنگ و زنده
  • به طور خیانت آمیز
  • به طور خیره کننده
  • به طور خیس
  • به طور خیس و پاشیدنی
  • به طور دائم التزاید
  • به طور داستان مانند
  • به طور داغ
  • به طور دایم
  • به طور درآمددار
  • به طور درخشان
  • به طور درخشان و پر شکوه
  • به طور دردناک
  • به طور درشت
  • به طور درک کردنی
  • به طور درمان ناپذیر
  • به طور درهم ریخته
  • به طور درهم و برهم
  • به طور دست و پا چلفتی
  • به طور دست و پا شکسته
  • به طور دستچین شده
  • به طور دسته جمعی غذاخوردن
  • به طور دستی
  • به طور دشنام آمیز
  • به طور دفاع ناپذیر
  • به طور دقیق
  • به طور دلپذیر
  • به طور دلخراش
  • به طور دلخواه
  • به طور دلنشین
  • به طور دمدمی
  • به طور دندان شکن
  • به طور دندانه دندانه
  • به طور دو پهلو
  • به طور دو سویه
  • به طور دوستانه
  • به طور دوگانه
  • به طور دوهفته ای
  • به طور دهشتناک
  • به طور دیمی
  • به طور دیوار به دیوار
  • به طور ذهنی
  • به طور راحت
  • به طور راست
  • به طور راستین
  • به طور رام
  • به طور رایگان
  • به طور رخوت آمیز
  • به طور رد نکردنی
  • به طور رسا
  • به طور رسمی
  • ‹
  • 1
  • 2
  • ...
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • ...
  • 40
  • 41
  • ›

لغات تصادفی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

horsepower soak up discus starry sturgeon condescension social worker contribute to provision blandishment ecosystem aesthetically multicultural millennial Lost Generation Greatest Generation گوشت گوسفند درختستان یاقوت نوزاد داور جیش هیچکدام شانه خواهرزاده گوشی ابهت بهترین وان حمام طراح لباس پنبه
برخی از تلفظ‌های لغات توسط دانشگاه کمبریج ارائه شده‌اند دروازه پرداخت معتبر
فست دیکشنری
فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها

فست دیکشنری
دیکشنری مترجم AI ترجمه انگلیسی به فارسی خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
نرم‌افزارها
دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم راهنما
وبلاگ
گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
قوانین و ارتباط با ما
تماس با ما درباره‌ی ما حریم خصوصی قوانین و مقررات
فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
فست دیکشنری در اینستاگرام
فست دیکشنری در توییتر
فست دیکشنری در تلگرام
© 2007 - 2025 Fast Dictionary (Fastdic) All rights reserved.
Audio pronunciations copyright © Cambridge University Press.