جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ب" (صفحه 40)
بیماری هراسی
بیماری همه گیر
بیمداد
بیمناک
بیمناک کردن
بیمناکی
بیموقعی
بیمه
بیمه اتکایی
بیمه اتکایی کردن
بیمه بهداشت مستمندان
بیمه بی تقصیر
بیمه پزشکی سالمندان
بیمه زندگی
بیمه شده
بیمه عمر
بیمه عمر با مدت معین
بیمه کردن
بیمه کردنی
بیمه گذار
بیمه گر
بیمه گر اتکایی
بیمه گری
بیمه گزار
بیمه گزاری
بیمه مجدد
بیمه مدت دار
بیمه موقت
بیمه نامه
بین
بین اثنین
بین اداره ای
بین السطور
بین المدارین
بین الملل
بین المللی
بین المللی کردن
بین النهرین
بین انگشتان پنهان کردن
بین خودمان
بین خودمان باشد
بین راهی
بین شهری
بین فرهنگی
بین قاره ای
بین نژادی
بین نود و صد ساله
بینا
بینا بودن
بیناب
بیناب سنج
بیناب نگار
بیناب نگاره
بیناب نما
بیناب نمایانه
بیناب نمایی
بینابی
بینابین
بیناجنس
بینایی
بینایی داشتن
بینایی سنجی
بینایی شناس
بینایی شناسی
بینش
بینش پذیر
بینش جهانی
بینشی
بینگو
بینمی
بینندگان
بیننده
بینوا
بینوا کردن
بینوایی
بینه
بینی
بینی بالا کشیدن
بینی پاک کردن
بینی تبسی
بینی چکان
بینی رومی
بینی عقابی
بینی کوتاه و سربالا
بینی گرفتن
بیوارگی
بیواره
بیوپسی
بیوتین
بیور
بیوسیدن
بیوک
بیوگ
بیوگاز
بیوگانی
بیوگی
بیونیک
بیوه
بیوه پادشاه
بیوه زن
بیوه زن اشرافی
بیوه سیاه
بیوه کردن
بیوه مارکی
بیوه مرد
بیهش
بیهشی
بیهودگی
بیهودن
بیهوده
بیهوده جلوه دادن
بیهوده سازی
بیهوده صرف کردن
بیهوده کردن
بیهوده نمایی
بیهوش
بیهوش شدن
بیهوش کردن
بیهوش کردن با کلروفرم
بیهوشی
بیهوشی اعصاب
‹
1
2
...
31
32
33
34
35
36
37
38
39
40
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
zaftig
yup
yuk
yourself
yep
wreckage
wreak havoc
wormy
workbench
woeful
woe
within
why not
we
WBU
تراس
بیماری
تلویزیون
جبران کردن
دنده
دخترعمه
دقیق
دیوانه
تختخواب
زالزالک
رعایت کردن
زگیل
سال کبیسه
سرب
سرنگ