جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "س" (صفحه 5)
سترون کردن
سترون کردن با آب داغ
سترونی
ستل
ستم
ستم دیدگی
ستم روا داشتن
ستم کردن
ستم کردن بر
ستم کشیده
ستمدیدگان
ستمدیده
ستمکار
ستمگر
ستمگرانه
ستمگری
ستمگری کردن
ستمی
ستن آوند
ستنبه
ستنج
ستوار
ستوان
ستوان دوم
ستوان سوم
ستوان یار
ستوان یکم
ستوان یکم هوائی
ستوانی
ستودگی
ستودن
ستودن بسیار
ستودن چاپلوسانه
ستودنی
ستوده
ستور
ستوربان
ستون
ستون اصلی
ستون باریک
ستون بدهکار
ستون بستانکار
ستون بندی
ستون بندی کردن
ستون پل
ستون پلکان
ستون پله
ستون پنجم
ستون توتم
ستون توی دیوار
ستون جلوی پلکان
ستون چسبیده به دیوار
ستون دوکسان نرده
ستون دوکی
ستون روزنامه
ستون سرآزاد
ستون عرضی
ستون فرعی
ستون فقرات
ستون فقرات کشتی
ستون کردن
ستون کوچک
ستون مهره
ستون نرده
ستون نظامی
ستون نگار
ستون نگهدار
ستون نما
ستون نویس
ستون هرمی
ستون یادبود
ستون یک
ستونپایه
ستونچه
ستونک
ستونی
ستوه
ستوه آور
ستوهاندن
ستوهش
ستوهنده
ستوهی
ستوهیدن
سته
سته آبی
سته دادن
سته کردن
سته مانند
ستهم
ستهم تر
ستهم سازی
ستهم شدن
ستهم شونده
ستهم کردن
ستهمی
ستیز
ستیز جویانه
ستیز دوست
ستیز کردن
ستیز منافع
ستیزجو
ستیزجوی
ستیزجویی
ستیزگان
ستیزگر
ستیزگرانه
ستیزگرای
ستیزگرایانه
ستیزگری
ستیزندگی
ستیزه
ستیزه انگیز
ستیزه جو
ستیزه جوی
ستیزه جویانه
ستیزه جویی
ستیزه جویی کردن
ستیزه خوی
ستیزه خویی
ستیزه کردن
ستیزه گر
ستیزیدن
ستیغ
ستیغ دار کردن
ستیغ سنگی
ستیغ کوه
ستیهش
ستیهشی
ستیهنده
سجاده
سجاف
سجاف دار کردن
سجاف زیرین
سجاف کردن
سجاف گذاشتن
سجاف یقه
سجده
سجده کردن
سجش
سجشگاه
سجع
سجل
سجود
سجود کردن
سجیدن
سجیده
سجیه
سچک
سحاب
سحابی
سحابی سرطان
سحر
سحر شدن
سحر کردن
سحر و جادو
سحرآمیز
سحرآمیزی
سحرخیز
سحرخیزی
سحرگاه
سحرگاهان
سحری
سخاوت
سخاوتمند
سخاوتمندانه
سخاوتمندی
سخت
سخت آرزو کردن
سخت افزار
سخت انتقاد کردن
سخت بر آشفتن
سخت پا
سخت پایی
سخت پذیر
سخت پوست
سخت پی
سخت تاختن بر
سخت جان
سخت جانی
سخت جنب
سخت خشمگین شدن
سخت خواستن
سخت خوشنود کردن
سخت درمان
سخت دست اندرکار
سخت دل
سخت دلی
سخت دوست داشتن
سخت راضی
سخت رفتار
سخت رگی
سخت رویه
سخت سازی
سخت شامه
سخت شدگی پوست
سخت شدن
سخت شدن اندیشه
سخت شدن شاهرگ ها
سخت شدن عادت
سخت شده
سخت شکست دادن
سخت کار کردن
سخت کاربرد
سخت کام
سخت کردن
سخت کردن فلز
سخت کردن لاستیک
سخت کمبود داشتن
سخت کننده
سخت کوش
سخت کوشی
سخت کوشیدن
سخت گرسنه شدن
سخت گرسنه کردن
سخت گرفتار
سخت گرفتن
سخت گرفتن بر
سخت گزین
سخت گزینی
سخت لخته
سخت لگام
سخت مشتاق
سخت مصمم
سخت معامله
سخت مورد اعتراض قرار دادن
سخت مهار کردن
سخت نکوهش کردن
سخت نگیر
سخت نگیری
سخت نیاز داشتن به
سخت و سنگین
سخت و کسل کننده
سخت وزیدن باد
سخت ی کشیدن
سختار
سختاندن
سختانی
سختتر شدن
سختتر کردن
سختترین
سختکوب
سختگر
سختگیر
سختگیر در پذیرش
سختگیر و خشک
سختگیرانه
سختگیری
سختگیری بیشتر
سختناک
سختناکی
سختنده
سختو
سخته
سختی
سختی دیدن
سختی کشیدن
سختیان
سختیدگی
سختیده
سختینگی
سختینه ای
سختینه ساختمان چشم
سخره
سخریه
سخط
سخمه
سخمه زدن
سخمه کلنگ
سخمه کلنگ کردن
سخن
سخن آهسته و کشیده
سخن انگیز
سخن بچگانه
سخن بی ادبانه
سخن بی رحمانه
سخن بی مورد
سخن پراکنی
سخن پراکنی کردن
سخن پرطمطراق
سخن پوچ
سخن پیچیده
سخن تند و نامفهوم
سخن تهدیدآمیز
سخن چرندوپرند
سخن چین
سخن چینی
سخن چینی کردن
سخن خشم آمیز
سخن خوش ظاهر و توخالی
سخن خوش لحن و دل چسب
سخن دست و پا شکسته
سخن راندن
سخن رسان
سخن زیرلبی
سخن سرا
سخن سنج
سخن سنجانه
سخن سنجشی
سخن سنجی
سخن سنجی کردن
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
...
18
19
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
splitting headache
stand a chance
stimulate growth
grotesque
deep sleep
defamatory
deficient
definitive
defray
deletion
delirious
deliveryman
deny all knowledge of
desperately jealous
hood
بند انداختن
نی
افق
اطمینان
استنکاف
استمرار
استعداد
اسکورت کردن
ارتعاش
ارائه
آنالیز
آفتابگرفتگی
اجازه
آغاز
آدینه