جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
سطحبندی CEFR در فست دیکشنری
سطحبندی CEFR در فست دیکشنری
مشاهده
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
وبلاگ
پشتیبانی
خرید اشتراک
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "س" (صفحه 4)
سبک کردن بار خود با اقرار
سبک کردن خود
سبک کلاسیک
سبک کوژ تراشی جواهر
سبک گرفتن
سبک گفتار
سبک گوتیک
سبک متکائی
سبک معماری
سبک مغز
سبک مکاتبه اداری و رسمی
سبک منحصر به فرد
سبک نگارش
سبک نوشتن و سخن قلنبه سلنبه
سبک نوشتن و سخن مغلق
سبک نوشته
سبک نویسندگی
سبک و پف کرده
سبک و زننده
سبک و سنگین کردن
سبک وزن
سبک ویژه
سبکبار کردن
سبکباری
سبکبال
سبکبال کردن
سبکبالانه
سبکبالی
سبکدل
سبکی
سبل
سبنج
سبو
سبوچه
سبوس
سبوس دار
سبوس گرفتن
سبوس گیری کردن
سبوس مانند
سبوسه
سبیل
سبیل به سبیل
سبیل چخماقی
سبیل چنگیزی
سبیل گذاردن
سبیل گربه و شیر
سپ یده دم
سپار
سپارده
سپارش
سپارش کردن
سپارش نامه
سپارشگاه
سپارشگر
سپارگر
سپارنده
سپاس
سپاس خدای را
سپاس داشتن
سپاس کردن
سپاس گزاردن
سپاس نویسه در اول کتاب
سپاس نویسی و امضا کردن کتاب
سپاس!
سپاسگزار
سپاسگزار بودن
سپاسگزارانه
سپاسگزارم
سپاسگزاری
سپاسگزاری کردن
سپاسگویی
سپاسنامه و امضا در اول کتاب
سپاسه
سپاسین
سپاه
سپاه زنان
سپاه صلح
سپاهی
سپاهیان
سپتامبر
سپخ
سپر
سپر آهنین جلو لوکوموتیو
سپر اتومبیل
سپر انداختن
سپر بلا
سپر بلا شدن
سپر بلا کردن
سپر به سپر
سپر به سپر رانندگی کردن
سپر جلو شومینه
سپر جلوی بخاری دیواری
سپر چسبان
سپر شدن
سپر کردن
سپرافکن
سپردگانی دادن
سپردن
سپردن اختیار
سپردن اختیاربه کسی
سپردن به
سپردن به امانت
سپردن قدرت به کسی
سپرده
سپرده ای
سپرده بانکی
سپرده ثابت
سپرده دار
سپرده گاه
سپرده گذار
سپرز
سپرزدارو
سپرزی
سپرمار
سپرماهی
سپره
سپری
سپری شدن
سپری شدن به سرعت
سپری شدن زمان
سپری شده
سپری کردن
سپری کردن وقت
سپرین
سپس
سپست
سپستان
سپسی
سپسین
سپک تاکرا
سپلشت
سپنتا
سپنتانگاری
سپنتانگاشت
سپنتایی
سپنج
سپنجی
سپندار
سپندان
سپوختن
سپور
سپوزش
سپوزش انگیز
سپوزش خواهی
سپوسه
سپه
سپهب د
سپهبد
سپهبدی
سپهداری
سپهر
سپهر پیما
سپهرگرد
سپهرگردی
سپهری
سپهسالار
سپیا
سپید
سپید پوست
سپید چشمی
سپید زر
سپید ستاره کوچک
سپید شبنم
سپید شیره
سپید گرفتگی
سپید مایل به زرد
سپید موی
سپید نما
سپید نوک
سپید و خاکستری
سپید یاخته
سپیدآمویی
سپیداج
سپیدار
سپیدار لرزان
سپیده دم
سپیده دمی
سپیده زدن خورشید
سپیده شمالی
سپیدی
ست
ستاد
ستاد ارتش
ستاد صحرایی
ستاد فرماندهی
ستاد کل
ستاد لشکر
ستادن
ستادن با مهارت
ستار
ستارک
ستارکی
ستاره
ستاره آلفاسنتوری
ستاره ای
ستاره باران
ستاره بامداد
ستاره بخت
ستاره بودن
ستاره بینی
ستاره پرست
ستاره پرستی
ستاره پنج پر
ستاره پویاشناسی
ستاره ثابت
ستاره خوان
ستاره دار
ستاره دار کردن
ستاره درخشان
ستاره دگردیس
ستاره دو گانه
ستاره دوتایی
ستاره دوقلو
ستاره راهنما
ستاره زمین
ستاره زیست شناسی
ستاره سان
ستاره شام
ستاره شش پر
ستاره شکل
ستاره شمردن
ستاره شناس
ستاره شناسی
ستاره صبح
ستاره فروکوفته
ستاره قطبی
ستاره کردن
ستاره مانند
ستاره متغیر
ستاره نشان
ستاره نشان کردن
ستاره نگری کردن
ستاره نمای پرتوی
ستاره نوترونی
ستاره هنگام تولد
ستاره ی داود
ستاره ی دریایی
ستاره ی دنباله دار
ستاک
ستاک برگ
ستام
ستام بندی کردن
ستانا
ستاندن
ستانگر
ستاننده
ستانه
ستانه ای
ستانه دهی
ستاوند
ستاوه
ستایش
ستایش آمیز
ستایش اغراق آمیز
ستایش انگیز
ستایش باد بر خدا!
ستایش زیاد
ستایش کردن
ستایش کردن خدا
ستایشگر
ستایشگرانه
ستایه
ستاییدن
ستبر
ستبر پرچم
ستبر پوست
ستبر سینه و عضلانی
ستبر شدن
ستبرا
ستبرپوست
ستبرساز
ستبرسینه
ستبری
ستدن به زور
ستر
ستر ایرلندی
ستردگی
ستردن
ستردن از متن
ستردن ریش
ستردن مو
سترده
سترسا
سترسا کردن
سترسایی
سترعورت کردن
سترک
سترگ
سترگ شدن
سترگ کردن
سترگی
سترنده
سترون
سترون ساز
سترون سازی
سترون شده
سترون کردن
سترون کردن با آب داغ
سترونی
ستل
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
...
18
19
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
oleate
safecracker
fluffy
gutter press
dislikable
by default
misogynistic
miss the boat
moisturize
molasses
monetary
monetization
moon over
more or less
motherless
مبدأ
غلط
منشا
گذاشتن
سطل
خوراک
خوراکی
بشقاب
صبر
صبور
گزند
دنبال کردن
منظور
مغازه
صبح