فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sculpture

ˈskʌlptʃər ˈskʌlptʃə

گذشته‌ی ساده:

sculptured

شکل سوم:

sculptured

سوم‌شخص مفرد:

sculptures

وجه وصفی حال:

sculpturing

شکل جمع:

sculptures

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable B1

هنر مجسمه‌سازی، پیکرتراشی، تندیس‌گری

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

Modern sculpture often challenges traditional artistic boundaries.

مجسمه‌سازی مدرن اغلب مرزهای هنری سنتی را به چالش می‌کشد.

Sculpture is a poetic art of transformation, the art of turning raw materials into stunning forms.

مجسمه‌سازی هنر شاعرانه‌ی دگرگون‌سازی است؛ هنر تبدیل مواد خام به اشکالی خیره‌کننده.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

She is learning sculpture techniques from a master artist.

او درحال یادگیری تکنیک‌های مجسمه‌سازی از هنرمندی چیره‌دست است.

noun countable

مجسمه، تندیس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The sculpture is made of recycled materials.

این مجسمه از مواد بازیافتی ساخته شده است.

The local artist unveiled a new sculpture at the gallery opening.

هنرمند محلی در افتتاحیه‌ی گالری از مجسمه‌ی جدیدی رونمایی کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The sculpture is an exquisite representation of human emotion.

این مجسمه نمایشی بدیع از احساسات انسانی است.

verb - transitive

مجسمه‌سازی کردن، مجسمه ساختن، به مجسمه تبدیل کردن، پیکرتراشی کردن، تندیس‌نگاری کردن

She decided to sculpture the clay into a beautiful vase.

او تصمیم گرفت که گل رس را به گلدانی زیبا تبدیل کند.

The children learned how to sculpture their ideas in the sand.

بچه‌ها یاد گرفتند که چگونه ایده‌های خود را روی شن به مجسمه‌ تبدیل کنند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

They will sculpture the wood into a stunning masterpiece.

آن‌ها پیکر چوب را تراشیده و آن را به شاهکاری زیبا تبدیل خواهند کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sculpture

  1. verb form a three-dimensional art object
    Synonyms:
    shape form model mold fashion sculpt sculp carve cut chisel cast engrave hew

ارجاع به لغت sculpture

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sculpture» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sculpture

لغات نزدیک sculpture

پیشنهاد بهبود معانی