فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Axiomatic

ˌæksiəˈmætɪk ˌæksiəˈmætɪk

معنی و نمونه‌جمله

بدیهی، حاوی پند یا گفته‌های اخلاقی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

It is axiomatic that the whole is bigger than each of its parts.

بدیهی است که کل از هر یک از اجزای خود بزرگتر است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد axiomatic

  1. adjective understood; aphoristic
    Synonyms:
    obvious accepted certain absolute unquestioned self-evident fundamental assumed given indubitable manifest proverbial apothegmatic aphoristic
    Antonyms:
    uncertain questionable misunderstood

ارجاع به لغت axiomatic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «axiomatic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/axiomatic

لغات نزدیک axiomatic

پیشنهاد بهبود معانی