فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Cravat

krəˈvæt krəˈvæt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    cravats

معنی

  • noun
    کراوات، غبغب
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cravat

  1. noun
    Synonyms: neckerchief, necktie, ascot, band, overlay, scarf, tie

ارجاع به لغت cravat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cravat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cravat

لغات نزدیک cravat

پیشنهاد بهبود معانی