شکل جمع:
diplomasدانشنامه، دیپلم، گواهینامه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
To show off, he had framed his doctorate diploma.
برای پز دادن دانشنامهی دکتری خود را قاب کرده بود.
The peace prize along with its diploma was presented to her.
جایزهی صلح به همراه گواهینامهی آن به او تقدیم شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «diploma» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/diploma