جای دنج، آزادی عمل، محل فراغت، فضای باز، جای نفس کشیدن، جای تکان خوردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a lab with plenty of elbow room
آزمایشگاهی با فضای باز بسیار
At first the management gave the new director plenty of elbow room.
در ابتدا مدیریت به کارگردان جدید آزادی عمل بسیاری داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «elbow room» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/elbowroom