آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Englut

معنی englut

adverb

بلع کردن، قورت دادن، سیرکردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد englut

  1. verb overeat or eat immodestly; make a pig of oneself
    Synonyms:
    overeat stuff gorge glut binge pig-out satiate overindulge gormandize gormandise gourmandize engorge overgorge scarf out ingurgitate
  1. verb to swallow (food or drink) greedily or rapidly in large amounts

ارجاع به لغت englut

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «englut» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/englut

لغات نزدیک englut

پیشنهاد بهبود معانی