آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Extrapolate

    ɪkˈstræpəleɪt ɪkˈstræpəleɪt

    گذشته‌ی ساده:

    extrapolated

    شکل سوم:

    extrapolated

    سوم‌شخص مفرد:

    extrapolates

    وجه وصفی حال:

    extrapolating

    معنی extrapolate | جمله با extrapolate

    verb - intransitive verb - transitive

    حدس زدن، تخمین زدن، برآورد کردن (از روی چیزهای دانسته)

    The scientist was able to extrapolate the future climate conditions based on the current data and trends.

    این دانشمند توانست شرایط آب‌وهوایی آینده را بر اساس داده‌ها و روندهای فعلی تخمین بزند.

    The team of researchers extrapolated the potential population growth based on the current birth and death rates.

    گروه محققان رشد بالقوه‌ی جمعیت را بر اساس نرخ فعلی مرگ و میر برآورد کردند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The teacher asked the students to extrapolate the next number in the sequence.

    معلم از دانش‌آموزان خواست که عدد بعدی در دنباله را حدس بزنند.

    verb - transitive

    نتیجه‌گیری کردن، استنتاج کردن (از روی شواهد و غیره)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    We can extrapolate from the data that the company's profits will continue to increase.

    از داده‌ها می‌توانیم نتیجه بگیریم که سود شرکت همچنان در حال افزایش است.

    Based on the trends we are seeing, we can extrapolate that the company's profits will continue to grow.

    بر اساس روندهایی که می‌بینیم، می‌توانیم این‌ طور استنتاج کنیم که سود شرکت همچنان به رشد خود ادامه خواهد داد.

    verb - transitive

    ریاضی برون‌یابی کردن

    The mathematician used the existing data to extrapolate the missing values in the graph.

    ریاضی‌دان از داده‌های موجود برای برون‌یابی مقادیر نیامده در نمودار استفاده کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد extrapolate

    1. verb infer
      Synonyms:
      guess assume conclude deduce theorize hypothesize predict anticipate foresee figure project foretell make an educated guess envision see ahead

    سوال‌های رایج extrapolate

    گذشته‌ی ساده extrapolate چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده extrapolate در زبان انگلیسی extrapolated است.

    شکل سوم extrapolate چی میشه؟

    شکل سوم extrapolate در زبان انگلیسی extrapolated است.

    وجه وصفی حال extrapolate چی میشه؟

    وجه وصفی حال extrapolate در زبان انگلیسی extrapolating است.

    سوم‌شخص مفرد extrapolate چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد extrapolate در زبان انگلیسی extrapolates است.

    ارجاع به لغت extrapolate

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «extrapolate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/extrapolate

    لغات نزدیک extrapolate

    • - extraordinarily
    • - extraordinary
    • - extrapolate
    • - extrapolation
    • - extrasensory
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo فانوس‌ماهی زمردماهی شش‌ماهی لای‌ماهی صحنه‌آرایی صحه صداع صدمه مصدوم ضخیم ضخامت طرز تلفظ مرغوبیت راغب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.