آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۵ مهر ۱۴۰۴

    Familial

    fəˈmɪliəl fəˈmɪliəl

    معنی familial | جمله با familial

    فامیلی، قومی، مربوط به خانواده، خویشاوندی، خودمانی، خانوادگی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    Our familial backgrounds were very different.

    زمینه‌ی خانوادگی ما بسیار متفاوت بود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد familial

    1. adjective of or relating to the family or household
      Synonyms:
      family home domestic household genetic hereditary inherited homely transmitted transmissible

    لغات هم‌خانواده familial

    noun
    familiarity, family, familiarization
    adjective
    familiar, familial
    verb - transitive
    familiarize
    adverb
    familiarly

    سوال‌های رایج familial

    معنی familial به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «familial» در زبان فارسی به «خانوادگی» ترجمه می‌شود.

    این واژه در زبان انگلیسی برای توصیف هر چیزی که به خانواده و روابط خانوادگی مربوط باشد به کار می‌رود. دامنه‌ی معنایی آن از جنبه‌های اجتماعی و عاطفی گرفته تا حوزه‌های علمی و پزشکی گسترده است. در واقع، «familial» می‌تواند هم به پیوندهای عاطفی میان اعضای خانواده اشاره داشته باشد و هم به ویژگی‌های ژنتیکی و وراثتی که از طریق نسل‌ها منتقل می‌شوند.

    در کاربرد اجتماعی و فرهنگی، «familial» اغلب برای توصیف پیوندهایی به کار می‌رود که افراد را در چارچوب خانواده به یکدیگر متصل می‌سازد. روابط خانوادگی، ساختاری بنیادی در جوامع انسانی محسوب می‌شود و بر رفتارها، ارزش‌ها و حتی هویت افراد تأثیر عمیق می‌گذارد. وقتی می‌گوییم یک موضوع «familial» است، معمولاً بر جنبه‌هایی مانند مسئولیت‌ها، تعهدات، حمایت‌های عاطفی و ارتباطات میان اعضای خانواده تأکید می‌کنیم. این کاربرد واژه در ادبیات، جامعه‌شناسی و روان‌شناسی بسیار رایج است.

    از منظر پزشکی و علمی، «familial» کاربردی تخصصی‌تر دارد و برای اشاره به بیماری‌ها یا ویژگی‌هایی استفاده می‌شود که از طریق وراثت در خانواده‌ها منتقل می‌شوند. اصطلاح «familial disease» به بیماری‌هایی اطلاق می‌شود که زمینه‌ی ژنتیکی دارند و احتمال بروز آن‌ها در میان اعضای یک خانواده بیش از جمعیت عمومی است. برای نمونه، برخی انواع دیابت، کلسترول بالا یا سرطان‌ها می‌توانند با صفت «familial» توصیف شوند. در این معنا، واژه به‌طور مستقیم به نقش وراثت و ژن‌ها در سلامت انسان اشاره دارد.

    کاربرد استعاری واژه نیز قابل توجه است. در برخی متون، «familial» به معنای احساس آشنایی یا صمیمیتی به کار می‌رود که مشابه پیوندهای خانوادگی است. به عنوان مثال، وقتی از یک محیط کاری یا گروه اجتماعی به‌عنوان فضایی «familial» یاد می‌شود، منظور آن است که افراد حاضر در آن محیط رابطه‌ای صمیمانه و نزدیک دارند، گویی اعضای یک خانواده هستند. این استفاده استعاری به گسترش معنای واژه کمک کرده و آن را فراتر از چارچوب زیستی یا خونی برده است.

    می‌توان گفت «familial» واژه‌ای چندوجهی است که هم در زندگی روزمره و هم در متون تخصصی جایگاه مهمی دارد. این واژه به‌خوبی نشان می‌دهد که مفهوم خانواده نه تنها یک نهاد اجتماعی است، بلکه در ابعاد ژنتیکی، روانی و فرهنگی نیز نقشی بنیادی ایفا می‌کند. بنابراین، چه در زمینه‌ی پزشکی درباره‌ی بیماری‌های ارثی صحبت کنیم، چه در جامعه‌شناسی درباره‌ی روابط خانوادگی، و چه در ادبیات درباره‌ی احساسات صمیمانه، «familial» پلی میان این عرصه‌های متنوع ایجاد می‌کند.

    ارجاع به لغت familial

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «familial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/familial

    لغات نزدیک familial

    • - fame
    • - famed
    • - familial
    • - familiar
    • - familiar landscape
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    sole gyration required scribbler oleato carrot and stick add fuel to the fire crookery crooked linger chess fiend secondary Seattle seasoning غاز تزویر مضیقه ترغیب کردن مقدونیه مغایرت مقاربت مغایر مقیم مغازله مقاوله نامه مذاکره مذاکره کردن تزکیه ذکاوت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.