با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Misfit

ˈmɪsˌfɪt ˈmɪsˌfɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
غیرمتجانس با محیط، ناجور، نخاله

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد misfit

  1. noun nonconformist
    Synonyms: beatnik, bohemian, different breed, dissenter, dissident, dropout, eccentric, fish out of water, freak, individualist, lone wolf, loser, oddball, odd man out, offbeat, outsider, weirdo

لغات هم‌خانواده misfit

ارجاع به لغت misfit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «misfit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/misfit

لغات نزدیک misfit

پیشنهاد بهبود معانی