شکل جمع:
optimaهمچنین میتوان از شکل جمع optimums به جای optima استفاده کرد.
بهینه، دلپسندترین، دلخواهترین، مساعدترین، مطلوبترین، مقدار مطلوب، حالت مطلوب
the optimum temperature for incubation.
حرارت بهینه برای جوجهکشی.
we must combine the various methods to optimum advantage.
بایستی این روشهای گوناگون را برای حداکثر بهرهگیری با هم تلفیق کنیم.
the optimum speed on this mountainous road.
سرعت مناسب در این راه کوهستانی.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «optimum» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/optimum