امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sorcery

ˈsɔːrsəri ˈsɔːsri
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    sorceries

معنی

noun
جادوگری، افسونگری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sorcery

  1. noun black magic, witchcraft
    Synonyms:
    magic witchcraft spell witchery bewitchment enchantment conjuring divination necromancy devilry wizardry charm incantation alchemy voodoo black art evil eye jinx hoodoo abracadabra hocus-pocus mumbo jumbo thaumaturgy witching
    Antonyms:
    reality

ارجاع به لغت sorcery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sorcery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sorcery

لغات نزدیک sorcery

پیشنهاد بهبود معانی