فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Underage

ˌʌndərˈeɪdʒ ˌʌndərˈeɪdʒ

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

زیر سن قانونی، به سن قانونی نرسیده، نابالغ

The underage guests were not allowed to enter the club.

مهمانان زیر سن قانونی اجازه ورود به میخانه را نداشتند.

He is an underage athlete competing in the junior league.

او ورزشکاری نابالغ است که در لیگ نوجوانان شرکت می‌کند.

adjective

(انجام‌شده توسط افراد) زیر سن قانونی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The film was criticized for its portrayal of underage drinking.

این فیلم به‌دلیل نمایش مشروب‌خواری توسط افراد زیر سن قانونی مورد انتقاد قرار گرفت.

The underage party was shut down by the police for serving alcohol.

مهمانی زیر سن قانونی به‌دلیل سرو مشروبات الکلی توسط پلیس تعطیل شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد underage

  1. adjective not yet a legal adult
    Synonyms:
    young minor youthful nonaged
    Antonyms:
    major
  1. noun the condition or fact of being deficient
    Synonyms:
    lack deficiency shortage deficit inadequacy insufficiency defect scarcity shortfall poverty scantiness scantness paucity scarceness

ارجاع به لغت underage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «underage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/underage

لغات نزدیک underage

پیشنهاد بهبود معانی