معنی élan به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

eɪˈlɑːn eɪˈlɑːn eɪˈlɑːn eɪˈlɑːn

معنی

noun

(فرانسه) شور و اشتیاق، خیزش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد élan

noun vivacity

Synonyms: animation, ardor, brio, dash, esprit, flair, impetuosity, impetus, life, oomph, panache, spirit, style, verve, vigor, vim, zest, zing

Antonyms: dullness, lifelessness

ارجاع به لغت élan

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «élan» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/élan

لغات نزدیک élan

- elam
- elamite
- élan
- élan vital
- eland

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel