آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: پنج‌شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۴

    صورت به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / soorat /

    face, figure, feature, look, facies, visage, snoot, mug, countenance

    face

    figure

    feature

    look

    facies

    visage

    snoot

    mug

    countenance

    چهره، رخ

    موی آشفته و صورت نتراشیده

    disheveled hair and unshaven face

    مردی با اسباب صورت میمون‌مانند

    a man with anthropoid features

    اسم
    فونتیک فارسی / soorat /

    likeness, way, shape, variant, image, variation, voice

    likeness

    way

    shape

    variant

    image

    variation

    voice

    شکل چیزی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    این مجسمه، صورتی از بنیان‌گذار شهر است.

    The sculpture is a likeness of the town's founder.

    صورت منحصربه‌فردی وجود دارد که او افکارش را بیان می‌کند.

    There is a unique way in which he expresses his thoughts.

    اسم
    فونتیک فارسی / soorat /

    form, formation, version

    form

    formation

    version

    حالت، شکل

    دانش‌آموزان درباره‌ی صورت‌های مختلف اکوسیستم‌ها یاد گرفتند.

    The students learned about the form of different ecosystems.

    صورت‌های مختلف داستان می‌توانند معانی متفاوتی را منتقل کنند.

    Different versions of the story can convey various meanings.

    اسم
    فونتیک فارسی / soorat /

    facade

    facade

    بخش بیرونی چیزی

    صورت ساختمان با طراحی زیبا و حکاکی‌های پیچیده ساخته شده بود.

    The building's facade was beautifully designed with intricate carvings.

    زیر صورتی دوستانه، در واقع او بسیار محتاط بود.

    Underneath his friendly facade, he was actually quite reserved.

    اسم
    فونتیک فارسی / soorat /

    ریاضی numerator

    numerator

    قسمت بالا در کسر

    در کسر، صورت نشان‌دهنده‌ی تعداد بخش‌هایی است که داریم.

    In a fraction, the numerator represents the number of parts we have.

    برای ساده‌سازی کسر، باید بزرگترین مقسوم‌علیه مشترک صورت و مخرج را پیدا کنیم.

    To simplify the fraction, we need to find the greatest common divisor of the numerator and the denominator.

    اسم
    فونتیک فارسی / soorat /

    picture, portrait, countenance

    picture

    portrait

    countenance

    تصویر

    هنرمند صورت زیبایی از مادرش نقاشی کرد.

    The artist painted a beautiful picture of her mother.

    گالری مجموعه‌ای از صورت‌ها از قرن نوزدهم را به نمایش گذاشت.

    The gallery featured a series of portraits from the 19th century.

    اسم
    فونتیک فارسی / soorat /

    list, bill, catalogue, catalog, docket, schedule, inventory, enumeration, tab

    list

    bill

    catalogue

    catalog

    docket

    schedule

    inventory

    enumeration

    tab

    گزارش

    او صورتی دقیق از اهدافش برای سال دارد.

    She has a detailed list of her goals for the year.

    روز گذشته صورت‌حساب خدمات ماهانه‌ام را دریافت کردم.

    I received the bill for my monthly utilities yesterday.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد صورت

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    چهره رخ رخسار روی ریخت سیما قیافه وجه هیئت
    متضاد:
    معنی
    مترادف:
    فرم لفظ
    مترادف:
    سیاهه لیست
    مترادف:
    پرتره تصویر تمثال شکل نقش

    سوال‌های رایج صورت

    صورت به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «صورت» در زبان انگلیسی به face ترجمه می‌شود.

    صورت بخشی از بدن انسان است که جلو و بالای گردن قرار دارد و شامل اجزایی مانند چشم‌ها، بینی، دهان، گونه‌ها، پیشانی و چانه است. این بخش از بدن نقش بسیار مهمی در شناسایی افراد، برقراری ارتباط غیرکلامی و بیان احساسات ایفا می‌کند. از طریق حالات مختلف صورت، می‌توان شادی، غم، خشم، تعجب و سایر هیجانات را به وضوح مشاهده کرد؛ به همین دلیل صورت یکی از اصلی‌ترین ابزارهای برقراری ارتباط انسانی است که زبان بدن را تکمیل می‌کند.

    از نظر زیست‌شناسی، صورت دارای ساختار پیچیده‌ای است که شامل استخوان‌ها، عضلات، عروق خونی و اعصاب است. عضلات صورت توانایی ایجاد صدها حالت مختلف را دارند که هر کدام می‌تواند معنای خاصی را منتقل کند. همچنین پوست صورت حساسیت زیادی به محیط دارد و مراقبت از آن اهمیت زیادی برای حفظ زیبایی و سلامت عمومی دارد. بیماری‌ها یا آسیب‌های صورت می‌توانند علاوه بر تاثیرات جسمی، به شدت بر اعتماد به نفس و سلامت روان فرد اثر بگذارند.

    در فرهنگ‌ها و هنرهای مختلف، صورت نمادی از هویت و زیبایی است. نقاشی‌ها، مجسمه‌ها و عکس‌ها عمدتاً بر چهره انسان تمرکز دارند تا شخصیت و احساسات فرد را به تصویر بکشند. حتی در ادبیات، صورت گاه به عنوان نشانه‌ای از روح و درون فرد توصیف شده است؛ مثلاً گفته می‌شود «چهره آینه‌ی روح است.» صورت همچنین در بسیاری از فرهنگ‌ها با مفاهیمی چون پاکی، جوانی، و جذابیت همراه است و آرایش و تزئین آن جایگاهی ویژه دارد.

    صورت نه تنها یک بخش فیزیکی بدن بلکه کلید اصلی ارتباطات انسانی و شناخت متقابل است. مراقبت از سلامت صورت و حفظ زیبایی آن، به فرد کمک می‌کند تا بهتر با جهان پیرامونش ارتباط برقرار کند و احساس بهتری نسبت به خود داشته باشد. صورت، به مثابه ویترین هویت و احساسات ما، نقش مهمی در زندگی اجتماعی و فردی ایفا می‌کند و هر نگاه به آن داستانی از تجربه‌ها و احساسات ما را روایت می‌کند.

    ارجاع به لغت صورت

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «صورت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/صورت

    لغات نزدیک صورت

    • - صور
    • - صورا
    • - صورت
    • - صورت اسامی
    • - صورت‌برداری کردن
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    oleate safecracker fluffy gutter press dislikable by default misogynistic miss the boat moisturize molasses monetary monetization moon over more or less motherless مبدأ غلط منشا گذاشتن سطل خوراک خوراکی بشقاب صبر صبور گزند دنبال کردن منظور مغازه صبح
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.