جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "الف" (صفحه 26)
اعدام
اعدام اسپانیولی
اعدام بدون محاکمه
اعدام کردن
اعدام کردن با صندلی برقی
اعراب
اعرابی
اعراج
اعراض
اعراف
اعزاز
اعزام
اعزام داشتن
اعزام شده
اعزام کردن
اعزام کننده
اعزامی
اعسار
اعشار
اعشاری
اعشاری کردن
اعصاب
اعصاب خرد کن
اعصاب کسی را تضعیف کردن
اعصار
اعصار متمادی
اعضا
اعضاب محرکه
اعضای اصلی یک سازمان نظامی
اعضای تناسلی
اعضای حسی
اعضای خاندان شاه
اعضای فرقه
اعضای کلیدی حزب
اعضای کنگره
اعضای وابسته
اعضای هیات داوران دادگاه را انتخاب کردن
اعطا
اعطا کردن
اعطا کردن اختیار
اعطا کردن اختیارات
اعطا کردن به
اعطا کردن قدرت
اعطائیه پاداش
اعطائیه کمک هزینه تحصیلی
اعطای پاداش
اعطای زمین
اعطای کمک هزینهی تحصیلی
اعطای گواهینامه
اعطای مقام
اعطایی
اعظم
اعقاب
اعلا
اعلا بودن
اعلائ
اعلاترین
اعلام
اعلام ازدواج آتی
اعلام برائت
اعلام پشتیبانی
اعلام جرم
اعلام جرم کردن
اعلامخطر
اعلام داشتن
اعلام رسمی
اعلام رسمی کردن
اعلام شده
اعلام کردن
اعلام کردن با پوستر
اعلام کردن با دنگ و فنگ
اعلام کردن با سر و صدای زیاد
اعلام کردن با صدا
اعلام کردن با صدای زنگ
اعلام کردن با نواختن ناقوس
اعلام کردن به صورت فهرست
اعلام کردن به وضوح
اعلام کردن چیزی تحت الهام
اعلام کردن دریافت نامه
اعلام کردن عقیده خود
اعلام کردن فحش با فریاد
اعلام کردن فرمان با فریاد
اعلام کننده
اعلام موکد
اعلام نادرگیری کردن
اعلام ناگهانی کردن
اعلام نشده
اعلامیه
اعلامیه پاپ خطاب به اسقف ها
اعلامیه رسمی
اعلامیه رسمی و قطعی
اعلان
اعلان فوت در روزنامه
اعلان کردن
اعلان کردن با پوستر
اعلایی
اعلم
اعلیحضرت
اعلیحضرتین
اعم
اعم از اینکه
اعم از زن و مرد
اعماق
اعمال
اعمال اصل برابری حقوق و فرصت
اعمال پذیر
اعمال پیشین
اعمال زور
اعمال زور کردن
اعمال شاقه
اعمال فسادآمیز
اعمال فشار
اعمال قدرت کردن
اعمال قهرمانانه
اعمال کردن
اعمال کردن قانون
اعمال کننده
اعمالنظر
اعمالنفوذ
اعمال نفوذ کردن
اعمام
اعمی
اعوان
اعوان و انصار
اعوج
اعوذ بالله
اعور
اعیاد
اعیان
اعیانزاده
اعیان و اشراف
اعیانی
اعیانی سازی
اغتشاش
اغتشاش کردن
اغتنام
اغتنام فرصت
اغذیه
اغذیهفروشی
اغذیه فروشی کوچک ادارات
اغراض
اغراق
اغراقآمیز
اغراق گفتن
اغراقگویی
اغشیه دماغی
اغضاب
اغفال
اغفال دشمن
اغفال کردن
اغفال کردن زنها
اغفال کننده
اغفالگر
اغلاط
اغلب
اغلب اوقات
اغلب بعد از ظهرها
اغما
اغمائ
اغماض
اغماض بیش از حد
اغماض پذیر
اغماض کردن
اغماض کننده
اغماضگر
اغمایی
اغنا
اغوا
اغوا شدگی
اغوا کردن
اغوا کننده
اغواگر
اغواگری
اغیار
اغیرار
اغیرار خاطر
اف
افادت
افاده
افاده آمیز
افاده ای
افاده کردن
افاضل
افاضه
افاقه
افانین
افت
افت ارزش
افت سریع کردن
افت صدا
افت کردن
افت کرده
افت ناگهانی
افت ناگهانی کردن
افت و خیز
افت و خیز کردن
افتادگی
افتادن
افتادن از زندگی
افتادن از سر
افتادن از فعالیت
افتادن از کار
افتادن به
افتادن پر
افتادن پوست
افتادن توپ
افتادن در آب
افتادن مو
افتادن ناگهانی
افتادن ناگهانی و محکم
افتاده
افتاده بر زمین
افتالش
افتان
افتان و خیزان
افتان و خیزان رفتن
افتتاح
افتتاح کردن
افتتاحی
افتتاحیه
افتخار
افتخار آفرین
افتخار کردن به
افتخارآمیز
افتخارا
افتخاری
افترا
افترا آمیز
افترا آمیزانه
افترا بستن
افترا زدن
افترا گفتن
افترائ
افترائ زدن به
افترازنی
افتراق
افتش
افتضاح
افتضاح آمیز
افتضاحآور
افتضاح به بار آوردن
افتضاح کردن
افتکاک
افچه
افد
افدرین
افرا
افراختگی
افراختن
افراخته
افراد
افراد پلیس
افراد دسته بخصوص
افراد ذی نفوذ
افراد و جمع
افراز
افراز کردن
افرازگر
افرازمند
افرازیدن
افراس
افراشتگی
افراشتن
افراشتن پرچم
افراشته
افراط
افراط آمیز
افراطکار
افراطکاری
افراط کردن
افراط کردن در استعمال ماده ظاهر ساز
افراط کننده
افراط گرای
افراط گرایی
افراط و تفریط
افراطی
افراطی بودن
افراطی شدن
افراطی کردن
افراطیگری
افراه
افراهی
افرای قندی
افرند
افرنگ
افروختگی
افروختگی واگراهه
افروختن
افروخته
افروخته تر کردن
افروخته داشتن
افروخته شدن
افروزش
افروزش خودانگیز
افروزک
افروزنده
افروزه
افریقایی
افزار
افزارکار
‹
1
2
...
23
24
25
26
27
28
29
...
35
36
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
regression
fermion
private
POV
nepenthe
negative
invalid
gym
stable
stich
induction
intellect
relinquish
bear
tuna
قمار
ترنجبین
فکر کردن
سوخاری
ماهیتابه
کشیش
محله
پولک
شیرکاکائو
دستیار دندان پزشک
سوءاستفاده
آبرسان
التماس
ضایع شدن
ماکت