جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "الف" (صفحه 28)
افکانه زایی
افکانه کردن
افکن گر
افکندگی
افکندن
افکندن با زور و شدت
افکندن با شدت
افکندن با صدا و شدت زیاد
افکندن با منجنیق
افکندن بار به زیر
افکندن به جلو
افکندن به جلو فشار با حرکت ناگهانی و تند
افکندن سوار به زیر
افکندن موشک
افکندن ناگهانی و با سرعت
افکنده
افکنش
افکنشی
افکننده
افگار
افگار شدن
افگار کردن
افگارگر
افگاری
افگانش
افگانه
افگندگی
افگندن
افگنده
افلاس
افلاطون
افلاطونی
افلاک
افلاکنما
افلاکی
افلیج
افنائ
افندی
افواه
افواها
افواهی
افول
افول کردن
افیون
اق زدن
اقارب
اقاقیا
اقاقیای آمریکایی
اقاقیای قرمز
اقاله
اقاله کردن
اقامت
اقامت اضافی کردن
اقامت داشتن
اقامت طولانی کردن
اقامت کردن
اقامت کننده در طول شب
اقامت کوتاه
اقامت موقت کردن
اقامتگاه
اقامتگاه موقت نظامیان
اقامتی
اقامه
اقامه حجت
اقامه دعوا
اقامه دعوی
اقامه دعوی کردن
اقامه دلیل کردن
اقامه کردن
اقباض
اقبال
اقبالی
اقتباس
اقتباسشده
اقتباس کردن
اقتباس ناپذیر
اقتباس و تنظیم
اقتباسی
اقتدا کردن به
اقتدا کننده
اقتدائ
اقتدار
اقتراب
اقتراح
اقتران
اقتصاد
اقتصاد آزاد
اقتصاد بازار آزاد
اقتصاد خرد
اقتصاد ذره ای
اقتصاد سنجی
اقتصاد کلان
اقتصاددان
اقتصادی
اقتصادیات
اقتصار
اقتضا
اقتضائ
اقتضائ کردن
اقتضای طبیعت
اقدام
اقدام احتمالی
اقدام الله بختی
اقدام بعدی
اقدام به عمل آوردن
اقدام به کار تازه ای کردن
اقدام تدافعی برای جلوگیری از خریداری شدن شرکت توسط یکی از رقبا
اقدام جبران کننده
اقدام خیریه
اقدام عاقلانه
اقدام غیر قانونی
اقدام قانونی
اقدام قانونی کردن علیه کسی
اقدام قضایی
اقدام کردن
اقدام کردن به
اقدام کردن طبق نقشه
اقدام متقابل
اقدام مثبت
اقدام نمایشی
اقدام وادار کننده
اقدامات اولیه
اقدامات غیر کافی
اقدامات غیر موثر
اقرار
اقرار به جرم
اقرار به کشیش
اقرار کردن
اقرار کرده
اقرار کننده
اقرارنامه
اقربا
اقربائ
اقساط
اقساطی
اقسام
اقسام کلمه
اقصائ
اقصر
اقصر طرق
اقصرفاصله
اقصی
اقصی نقاط
اقصی نقطه
اقصی نقطه جنوب
اقصی نقطه شرقی
اقطار
اقطاع
اقطی
اقل
اقلا
اقلام
اقلام استهلاک شده
اقلام پستی ناخواسته
اقلیت
اقلیت مذهبی
اقلیت ملی
اقلیت نژادی
اقلیدس
اقلیدسی
اقلیم
اقلیم آمریکای جنوبی
اقلیمشناسی
اقلیمی
اقلیمی بودن
اقلیمی شدن
اقلیمی کردن
اقمار
اقماری
اقناع
اقناع شده
اقناع کردن
اقناع کردن میل
اقنوم
اقوال
اقوام
اقویائ
اقیاتوسی
اقیانوس
اقیانوس آرام
اقیانوس اطلس
اقیانوسپیما
اقیانوس جنوبگان
اقیانوس ساکن
اقیانوس شمالگان
اقیانوسشناس
اقیانوسشناسی
اقیانوس گذر
اقیانوس مانند
اقیانوس منجمد جنوبی
اقیانوس منجمد شمالی
اقیانوس هند
اقیانوسی
اقیانوسیه
اکابر
اکاذیب
اکارک
اکال
اکالیپتوس
اکباتان
اکبر
اکبیر
اکبیری
اکتاف زمین
اکتاو زیرتر از باس
اکتبر
اکتساب
اکتساب کردن
اکتسابی
اکتشاف
اکتشاف کردن
اکتشاف کننده
اکتشاف نشده
اکتشافی
اکتفائ
اکتوپلاسم
اکتینیم
اکثر
اکثر اوقات
اکثرا
اکثریت
اکثریت داشتن
اکثریت مطلق
اکثریت نسبی
اکر دو کر
اکر دوکر
اکرام
اکرام کردن
اکراه
اکراه داشتن
اکراها
اکرئون
اکرم
اکروباتیک
اکروپلیس
اکزما
اکس مینستر
اکسان
اکسان را به عقب بردن
اکسان گراو
اکسایش
اکساینده
اکساییدن
اکسپرس
اکسپرسیونیست
اکسپرسیونیسم
اکستریم
اکسل
اکسلاتل
اکسون
اکسی استیلین
اکسید
اکسید روی
اکسید سدیم
اکسید گر
اکسیداسیون
اکسیدگری
اکسیده کردن
اکسیده کننده
اکسیر
اکسیژن
اکسیژن آمیزی
اکسیژن دار کردن
اکسیژن مایع
اکسیژنه
اکسیژنی کردن
اکل
اکل از قفا
اکلیل
اکلیل جنوبی
اکلیل زدن
اکلیل شمالی
اکلیلکاری
اکلیل کروی
اکلیل کوهی
اکلیلی
اکمل
اکناف
اکنون
اکنون که
اکنه
اکواپلین
اکوادور
اکوستیک
اکول
اکومولاتور
اکوی رادار
اکه هه!
اکه هی!
اکیپ
اکید
اکیدا
اکیناسه
اگ فویان
اگ ناگ
اگر
اگر نه
اگر هم
اگرچند
اگرچه
‹
1
2
...
25
26
27
28
29
30
31
...
35
36
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
glasses
glass
ticket
taxi
wheel
boat
water
pail
cafe
trousers
bedroom
table
nose
bird
elephant
box
money
towel