جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
سطحبندی CEFR در فست دیکشنری
سطحبندی CEFR در فست دیکشنری
مشاهده
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
وبلاگ
پشتیبانی
خرید اشتراک
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ت" (صفحه 20)
توفیرها
توفیق
توفیق یافتن
توقع
توقع داشتن
توقع داشتن از
توقع زیاد
توقف
توقف برای تعمیر و غیره
توقف دایمی
توقف در سفر
توقف در شهر کوچک و ایراد نطق
توقف کامل
توقف کامیون های پس بند دار
توقف کامیون های تریلردار
توقف کردن
توقف کردن موقتی
توقف کوتاه کردن
توقف موقت
توقف میان راه
توقف ناگهانی
توقف هنگام سفر
توقفگاه
توقفگاه اتوبوس
توقیر
توقیف
توقیف اموال
توقیف در منزل
توقیف غیرقانونی
توقیف کردن
توقیف کردن اموال
توقیف کردن خبر
توقیف ملک توسط دادگاه
توکا
توکاتا
توکار
توکاری
توکان
توکسین
توکشی
توکل
توکل کردن
توکیل
توکیو
توگا
توگذاری در اول پاراگراف
توگلوئی
توگو
توگود
توگوشی
توگوشی زدن
تولارمی
تولحافی
تولد
تولد دوباره
تولد کردن
تولد مجدد
تولدت مبارک
تولستوی
تولک رفتن
تولک رفتن پرندگان
تولوئن
تولوق تولوق
توله
توله خرس
توله زاییدن
توله سگ
توله شیر
توله مار
توله ها
تولی
تولیت
تولید
تولید انبوه
تولید شدن
تولید شده به طرز بخصوص
تولید شده توسط لقاح مصنوعی
تولید شده در حلق
تولید شده در خورشید
تولید طنین کردن
تولید کردن
تولید کردن با زحمت و دقت
تولید کردن در کارخانه
تولید کردن درکارگاه
تولید کننده
تولید لباس
تولید مثل
تولید مثل کردن
تولید نسل کردن
تولیدی
توم
توماس اکویناس
توماس جفرسون
توماس هاردی
تومان
تومور
تومی
تون
تون تاب
تون تابی کردن
تون چی
توندرا
تونر
تونر در پلی کپی
تونس
تونسی
تونگا
تونل
تونل باد
تونل حفر کردن
تونل زدن
تونل زدن با مته
تونل زدن با هر چیز گردان
تونهاده
تووالو
توهم
توهم آمیز
توهم دیداری
توهم زا
توهم زدایی
توهم زدایی کردن
توهمی
توهین
توهین آمیز
توهین به مقدسات
توهین شدید
توهین کردن
توهین کردن به مقدسات
توهین نامه
توی
توی چیزی کردن
توی حرف کسی دویدن
توی دست و پا بودن
توی ذوق زدن
توی ذوق کسی زدن
توی شوک رفتن
توی صف زدن
توی عکسی را پر کردن
توی فکررفتن
توی قطار
توی قوطی
توی کشتی
توی هم
توی هواپیما
توید مانند
تویزه
تویی
تویی اضافی کفش
تویی اضافی موتور
تویی تایر
تویی تایر اتومبیل و دوچرخه
تویی توپ
ته
ته بخاری
ته بدنه چاقو و شمشیر و آچار
ته بر
ته بندی
ته پوش
ته پیاله
ته تاقه
ته تراش
ته تراشی
ته تفنگ
ته توپ روبان و پارچه
ته تیر
ته تیغه
ته چک
ته چیزی را بالاآوردن
ته دار کردن
ته دروغ
ته دریا
ته دریایی
ته دم
ته دوزی
ته دوزی کردن کفش
ته دیرک
ته رفتن
ته رنگ
ته رنگ دادن
ته رنگ زدن
ته رنگ زدن به
ته ریش
ته ریش دار
ته ستون
ته سوزن ته گرد
ته سوش
ته سیگار
ته شلاق
ته غلاف
ته قیفی
ته کشاندن
ته کشی
ته کشیدن
ته کشیدن کامل
ته کفش
ته گیری
ته لوله تفنگ و توپ
ته لیز
ته مانده
ته مانده پیپ
ته مانده ها
ته مته
ته مداد
ته نشست
ته نشست تانک فاضلاب
ته نشست شدن
ته نشست کردن
ته نشسته
ته نشستی
ته نشین
ته نشین شدن
ته نشین شونده
ته نشین کردن
ته نشینی
ته نقش
ته نهشت
ته نهشت سازی
ته و تو
ته و توی چیزی را درآوردن
ته هر چیز
تهاتر
تهاتر کردن
تهاترگر
تهاجم
تهاجم آمیز
تهاجم کردن
تهاجمی
تهاون
تهبیج کردن
تهجی
تهدید
تهدید به ضرب و شتم
تهدید دروغین کردن
تهدید کردن
تهدید کننده
تهدیدآمیز
تهدیدآمیزانه
تهذیب
تهران
تهک
تهکاوی کردن
تهلیل
تهلیلی
تهم
تهمت
تهمت آمیز
تهمت بی جا
تهمت زدن
تهمت زدن به
تهمت زننده
تهمت متقابل زدن
تهمتن
تهمتن وار
تهنویس
تهنیت
تهنیت آمیز
تهنیت گفتن
تهور
تهورآمیز
تهوع
تهوع آور
تهوع انگیز
تهوع بامدادی
تهوع در اثر زیاده روی
تهوع در وسیله نقلیه
تهوع در هواپیما
تهویه
تهویه کردن
تهویه کننده
تهویه مطبوع
تهویه نشده
تهی
تهی از
تهی بودگی
تهی بودن
تهی جا
تهی جای
تهی روده
تهی ساختن
تهی ساز
تهی سازی
تهی شدن
تهی کردن
تهی گاه بدن انسان و حیوان
تهی مغز
تهی مغزانه
تهی مغزی
تهی مندی
تهیدست
تهیدستی
تهیک
تهیگ سنج
تهیگاه
تهیگری
تهیگی
تهینگی
تهینه
تهیه
تهیه کردن
تهیه کردن سرمایه
‹
1
2
...
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
augmentative
prosperous
prosperously
blown
regenerate
all-purpose flour
exchange pleasantries
gadzookery
gadzooks
plead
sandhill crane
in someone's eyes
edgy
hormesis
delegation
خرسندی
خشنود
خشنودی
خشنود کردن
یبوست
خلعت
خواربار
خواربار فروش
خواهی نخواهی
خواهناخواه
حجره
بچهخرگوش
بچهخرس
ته دریا
توتفرنگی وحشی