جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
با خرید اشتراک یکسالهی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ت" (صفحه 15)
تکنیک
تکواژ
تکواژه
تکواندو
تکون
تکوین
تکوین کردن
تکوین نیافته
تکوین یافتن
تکوین یافتن اندیشه و طرح
تکوین یافتن در مغز
تکوینی
تکه
تکه آجر
تکه ابر
تکه افزودن به
تکه ای از پهلوی هر چیز
تکه ای ازکنار هر چیز
تکه برداری
تکه بزرگ
تکه پارچه
تکه پاره
تکه پاره کردن
تکه پاره کردن کشور
تکه پاره ها
تکه پهن و نازک پلاستیک
تکه پهن و نازک چوب
تکه تکه
تکه تکه سازی
تکه تکه شدگی
تکه تکه شدن
تکه تکه شده
تکه تکه کردن
تکه چسبانی
تکه چوب
تکه چینی
تکه دوزی
تکه دوزی کردن
تکه سفال
تکه سه گوش
تکه شیشه
تکه عقب
تکه کاری
تکه کاغذ
تکه کردن
تکه کوچک
تکه گوشت
تکه نمایش
تکه نمک
تکه نوشته
تکی
تکیدن
تکیده
تکیده شدن
تکیده کردن
تکیلا
تکین
تکیه
تکیه اولیه
تکیه بر نت بخصوص
تکیه ثانوی
تکیه دادن
تکیه دادن به
تکیه داده
تکیه داشتن
تکیه دست
تکیه صدا
تکیه کلام
تکیه کننده
تکیه گاه
تکیه گاه اهرم
تکیه گاه صندلی
تکیه نخستین
تگ
تگاب
تگابدار
تگرگ
تگرگ باریدن
تگرگ می بارد
تگرگی
تگزاس
تگوسی گالپا
تل
تل آشغال
تل انبار
تل ساختن
تل سر
تل شدن با آب
تل شدن با باد
تل کردن با آب
تل کردن با باد
تل هیزم
تلاش
تلاش بی حاصل
تلاش بیهوده
تلاش زودگذر
تلاش شدید
تلاش کردن
تلاش کردن بر ضد چیزی
تلاش معاش
تلاشی
تلاشی پذیر توسط عمل میکروبی
تلاطم
تلاطم آب
تلاطم باد
تلاطم توفان
تلاطم کردن
تلافی
تلافی جویانه
تلافی شده
تلافی کردن
تلافی کردن وام و منت
تلاقی
تلاقی رگها
تلاقی کردن
تلالا
تلالو
تلالو داشتن
تلالوئ
تلان تلان
تلان تلان رفتن
تلاوت
تلاوت کردن
تلبیس
تلبیس کردن
تلپ
تلپ تلپ
تلپ تلپ کردن
تلپی افتادن
تلپی انداختن
تلپی قرار دادن
تلحین
تلخ
تلخ کام
تلخ کام کردن
تلخ کردن
تلخ و تحقیرآمیز
تلخ و شیرین
تلخکام کردن
تلخکامی
تلخه
تلخی
تلخی سخن
تلخی نگارش
تلخیص
تلخیص شده
تلخیص کردن
تلخیص نشده
تلذذ
تلسکپ
تلسکوپ
تلسکوپ آیینه ای
تلسکوپ انکساری
تلسکوپ بازتابگر
تلسکوپ بازشکن
تلسکوپ کوچک
تلسکوپ نوری
تلسکوپی
تلطف
تلطیف
تلغ تلغ کردن
تلف
تلف شدگی
تلف شدن
تلف کردن
تلف کردن پول
تلف کردن وقت
تلفات
تلفات زیاد
تلفات سنگین وارد کردن
تلفظ
تلفظ غلط
تلفظ کردن
تلفظ کردن به طور واضح
تلفظ کردن به وضوح
تلفظ محلی
تلفظ مشدد صدای "ر"
تلفظ واضح
تلفظ های مختلف واژه
تلفن
تلفن آیفون دار
تلفن به محل دور
تلفن بی سیم
تلفن پولی
تلفن چند نفری
تلفن دستی
تلفن دور برد
تلفن رادیویی
تلفن راه دور
تلفن زدن
تلفن زنی
تلفن سیار
تلفن قرمز
تلفن کردن
تلفن کننده
تلفن گرفتن
تلفن گرم
تلفن و رادیو و تلگراف و غیره
تلفن همگانی
تلفنچی
تلفنخانه
تلفنی
تلفیق
تلفیق چند ملودی
تلفیق دو تفسیر مختلف
تلفیق دو متن مختلف
تلفیق شدن
تلفیق کردن
تلفیق کردن دو تفسیر مختلف
تلفیق کردن دو متن مختلف
تلفیق ناپذیر
تلفیقی
تلق
تلق تلق
تلق تلق کردن
تلق تلوق
تلق تولوق
تلق کردن
تلق کن
تلقی
تلقی کردن
تلقیح
تلقیح توان افزا
تلقیح کردن
تلقیح مصنوعی
تلقین
تلقین به خود
تلقین پذیر
تلقین پذیری
تلقین فکری
تلقین کردن
تلقین کننده
تلک
تلکس
تلکس زدن
تلکه
تلکه شدنی
تلکه کردن
تلکه کن
تلگراف
تلگراف بی سیم
تلگراف خانه
تلگراف دور نگار
تلگراف رسان
تلگراف رمز
تلگراف زدن
تلگراف فرستادن
تلگراف کردن
تلگرافا
تلگرافچی
تلگرافی
تلگرام
تلگرام زدن به
تلماسه
تلمبار
تلمبار شدن
تلمبار کردن
تلمبار کننده
تلمبه
تلمبه امشی
تلمبه تنفسی
تلمبه چی
تلمبه خانه
تلمبه زدن
تلمبه زن
تلمبه ضغطه ای
تلمبه گرمایی
تلمبه گریس کاری
تلمبه مکشی
تلمبه مکنده
تلمذ
تلمذ کردن
تلمود
تلمیح
تلمیحی
تلمیذ
تلنبار
تلنبار کردن
تلنبارشدن
تلنگ زدن
تلنگر
تلنگر زدن
تلو تلو
تلو تلو خوران
تلو تلو خوران در اثر پیری
تلو تلو خوران رفتن
تلو تلو خوران و آهسته راه رفتن
تلو تلو خوردن
تلو تلو خورنده
تلو تلو نخوردن در عرشه کشتی
تلوا
تلواره
تلواسه
تلوریم
تلون
تلون مزاج
تلویح
تلویحا گفتن
تلویحاً
تلویحی
‹
1
2
...
12
13
14
15
16
17
18
...
21
22
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
حاشاپذیر
حرف ربط همپایه
حرق
حرکت کردن با زحمت
حرکت کردن باخشونت
حساب شدنی
حشیشه البرق
حفظ کردن از حرارت
حق الامتیاز نفت
حق به جانب کردن
حقیرشماری
حلقاویز کردن
حلقه پیستون
حمام کردن
حمله متقابل
حوزه فرعی
حکم اتهام
حکم تملک موقت
حکم کردن از پیش
حکمت ارسطو
حیران کردن
حیفا
حیوان ابرش
حیوانی کردن
حلقه زینتی
حس باصره
حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی