جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ج" (صفحه 6)
جلویی
جله
جله بچه را عوض کردن
جلی
جلی بین
جلیات
جلیتقه
جلیس
جلیقه
جلیقه نجات غریق
جلیل
جلیل الغدر
جلینگ
جلینگ جلینگ
جلینگ جلینگ کردن
جلینگ جلینگ کننده
جم
جم خوردن
جم خوری
جم دادن
جم غفیر
جم کار مایه
جم هنر
جماجم
جماد
جمادی
جماز
جمازه
جماع
جماع با حیوانات
جماع زوری
جماع کردن
جماعت
جماعت در حال حرکت
جماعت کثیر
جماعتی
جمال
جمبوری
جمجمه
جمجمه انسان
جمجمه ای
جمجمه خوانی
جمجمه شناس
جمجمه شناسی
جمجمه و دو استخوان
جمع
جمع آوری
جمع آوری کردن
جمع اضداد
جمع افراد
جمع المال
جمع بستن
جمع بندی
جمع بودن
جمع تعداد ساعات کار در هفته
جمع زننده
جمع شدگی
جمع شدن
جمع شدن بهره
جمع شدن دور هم
جمع شدنی
جمع شو
جمع کردن
جمع کردن بادبان کشتی
جمع کردن پرده
جمع کردن خود
جمع کردن خود از ترس
جمع کردن خود از سرما
جمع کردن مواد مفید آشغال
جمع کل
جمع کننده
جمع گرایی
جمع مکالمات نمایش
جمع و تفریق و ضرب و تقسیم
جمع و جور
جمع و جور شدن
جمع و جور کردن
جمع و جور و راحت
جمعا
جمعه
جمعه قبل از عید پاک
جمعه نیک
جمعی
جمعی کردن
جمعیت
جمعیت انبوه
جمعیت پر سر و صدا
جمعیت پرسروصدا و بی انضباط
جمعیت شلوغ
جمعیت شناس
جمعیت شناسی
جمعیت کثیر
جمل
جملگی
جمله
جمله بندی
جمله پایه
جمله مرکب
جمله معترضه
جمله منفی
جمله واره
جمله واره فرعی
جمله واره وابسته
جمله همبافت
جمله همپایه
جمله ی شرطی
جمله ی معترضه
جمنده
جمنده خوار
جمنده خواران
جمنده شناس
جمنده شناسی
جمنده کش
جمود
جمود خلسه ای
جمود نعشی
جمهور
جمهوری
جمهوری آفریقای مرکزی
جمهوری ازبکستان
جمهوری اوکراین
جمهوری ترکمنستان
جمهوری چک
جمهوری خلق چین
جمهوری خواه
جمهوری دموکراتیک کنگو
جمهوری دومینیکن
جمهوری قزاقستان
جمهوری کنگو
جمهوری کوزوو
جمهوری گرای
جمهوری گرایی
جمهوری لاتویا
جمهوری لتونی
جمهوری مالاگاسی
جمهوری موزی
جمهوریت
جمی
جمیع
جمیعا
جمیل
جن
جن زده
جن صفت
جن قهوه ای فام
جن گیر
جن گیری
جن گیری کردن
جن مانند
جنائی
جناب
جناب آقای
جنابت
جنابعالی
جنابه
جناح
جناح بسیار افراطی
جناح بنا
جناح چپ
جناح راست
جناح صحنه
جناح محافظه کار
جناح مخالف
جناحی
جنازه
جناس
جناس آوردن
جناس ساختن
جناس قلب
جناس گو
جناس مقلوب
جناغ
جناغ سینه
جناغ مرغ
جناغی
جنایات جنگی
جنایت
جنایت آمیز
جنایت بار
جنایت بر علیه پادشاه
جنایت بر علیه رهبر کشور
جنایت زمان جنگ
جنایتکار
جنایتکار جنگی
جنایتکار روانی
جنایتکارانه
جنایتکاری
جنایی
جنب
جنب آور
جنب انگیز
جنب خوردن
جنب و جوش داشتن
جنب وجوش
جنبا
جنبا کردن
جنبان
جنباندن
جنباندن از روی خوشی
جنباندن با خشم
جنباندن با سرعت
جنباندن سریع
جنباندن شدید
جنباندن ناگهانی
جنبانش
جنبانک
جنبانه
جنبده
جنبش
جنبش آزادی زنان
جنبش اندام
جنبش انگیز
جنبش بالا و پایین
جنبش برابری زن و مرد
جنبش برای سرکوبی انقلاب
جنبش پذیر
جنبش دادن
جنبش دودی
جنبش زا
جنبش سریع
جنبش شناسی
جنبش فرا روانی
جنبش مدرسی
جنبش مساوات طلبی زنان
جنبش موجی
جنبش ناپذیر
جنبش ناگهانی به جلو
جنبش نوین
جنبشی
جنبنده
جنبنده با نیروی خود
جنبه
جنبه آرمانی دادن
جنبه اخلاقی
جنبه تجاری
جنبه تجاری دادن
جنبه چیزی بودن
جنبه خوب
جنبه خوشایندتر هر چیز
جنبه دیگر شخص
جنبه سود جویی دادن به
جنبه شادتر
جنبه شخصی دادن به
جنبه ظاهری
جنبه فنی
جنبه فوق العاده
جنبه مزاح انگیز
جنبه های قانونی
جنبی
جنبیدن
جنبیدن آزادانه
جنبیدن با تکان های تند
جنبیدن به چپ و راست
جنبیدن سریع
جنبیدن شدید
جنبیدن ناگهانی
جنت
جنت مکان
جنتلمن
جنتی
جنتیانا
جنجال
جنجال آفرین
جنجال آفرینی
جنجال آمیز
جنجال آمیزی
جنجال بر پا کردن
جنجال به پا کردن
جنجال راه انداختن
جنجال کردن
جنجال و شورش
جنجالگر
جنجالی
جنجالی و ستیزگر
جنحه
جند
جندگی
جندگی کردن
جنده
جنده باز
جنده بازی
جنده خانه
جنس
جنس احتکاری
جنس با تخفیف زیاد
جنس بد
جنس بدل
جنس بنجل
جنس پایاپای
جنس خنثی
جنس درخت پروانه
جنس ذکور
جنس زن
جنس لابورنم
جنس لطیف
جنس ماده برخی پرندگان
جنس نر
جنس نیلوفری
جنسا
جنسی
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
commendable
commerce
committed
community service
compatriot
complain of pain
completely different
complicity
conceited
conceivable
confidentiality
confidentially
supernaturally
sleepless
sleepyhead
لامپ
پارو
کارآموزی
کبریت
کارآمد
کاملا
گرم
کتیرا
لباسکار
لباسزیر
لبشکری
لوزه
لیسیدن
قیف
ماش