جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ر" (صفحه 8)
رنگرزی کردن
رنگسایه
رنگسایه دار کردن
رنگون
رنگی
رنگیزگی
رنگیزه
رنگیزه آبی
رنگیزه زرد
رنگیزه سفید
رنگیزه شنگرفی
رنگیزه قرمز
رنگین
رنگین تن
رنگین تن ژادی
رنگین ساز
رنگین شدن
رنگین کردن
رنگین کمان
رنگین کمان سان
رنگین کمان سانی
رنگین کمانی
رنگین ماهی
رنگینه
رنگینی
رنود
رنه دکارت
رو
رو آستینی
رو آمدن
رو انداختن
رو بار
رو باز
رو برو کردن
رو به آفتاب
رو به باد
رو به بالا
رو به بدر رفتن
رو به بیرون
رو به تباهی
رو به ترقی
رو به جلو
رو به جلورفتن
رو به جنوب
رو به جنوب غربی
رو به خرابی بودن
رو به خوبی گذاشتن
رو به دریا
رو به دوربین
رو به راه
رو به رشد و توسعه سریع بودن
رو به رو
رو به رو شدن با
رو به رو قرار دادن
رو به رو قرار گرفتن
رو به رونق
رو به زوال
رو به زوال گذاشتن
رو به سویی داشتن
رو به شمال
رو به طرفی بودن
رو به طرفی داشتن
رو به کاهش نهادن
رو به مشاهده کننده
رو به نیستی گذاشتن
رو به ویرانی
رو تخت خوابی
رو دادن به
رو در بایستی کردن
رو در رو
رو در رو شدن
رو در رو شدن با
رو در رویی
رو در رویی قاطع
رو در رویی کردن
رو دسته در سازهای زهی
رو دل
رو دیگ
رو رختخوابی
رو سوز کردن
رو عرشه کشتی
رو کتری
رو کردن
رو کردن اقبال
رو کردن دست آدم های شرور
رو گرفتن از آبگونه ها به ویژه شیر
رو نشان ندادن
رو نوشت مصدق
رو-
روآمدن دوباره
روآوردن
روا
روا داشتن
روا دانستن
روا شده
روا کردن
روابط
روابط حسنه
روابط دوستانه
روابط صنعتی
روابط عمومی
روابط کارگر و کارفرما
روابط کامله الوداد
رواج
رواج دادن
رواج دادن دوباره
رواج دادن و یافتن
رواج دار
رواج داشتن
رواج دهنده
رواج مجدد
رواجگر
رواجه
رواداری
رواداری کردن
رواداشت
رواداشت کردن
رواداشتی
روادید
رواق
رواق در صومعه
رواق در کلیسا
رواق گرای
رواقی
رواکرد
رواگ
رواگان
رواگاندن
رواگانی
روال
روال کار اداری
روال کردن
روال همیشگی
روالی
روان
روان آشفتگی
روان آشفتگی الکلی
روان آگاهی
روان بخش
روان بودن
روان بیمار
روان بیمارانه
روان پالش
روان پالشی
روان پریش
روان پریشی
روان تکان
روان تکانشی
روان تنش
روان تنی
روان درستی
روان درمان
روان درمانگر
روان درمانی
روان رنجور
روان رنجورانه
روان رنجوری
روان رنجوری جنگ
روان رنجوری رزمی
روان شادی
روان شدن
روان شدن به سرعت
روان شناختی
روان شونده
روان شیدا
روان شیدایی
روان فسردگی
روان کردن
روان کردن به سرعت
روان کننده
روان گردان
روان گسیختگی
روان گسیخته
روان نژندی
روان نگاری
روانامه
روانپزشک
روانپزشکی
رواندا
روانداز
روانزاد
روانش
روانش شادباد
روانشناس
روانشناس بالینی
روانشناسی
روانشناسی گشتالت
روانکاو
روانکاوی
روانکاوی کردن
روانکوب
روانکوب کردن
روانگر
روانگری
روانگی
روانگی آگاهی
روانه
روانه ایستان
روانه شدن
روانه کردن
روانی
روای
روایت
روایت کردن
روایت کردن با جزئیات
روایتی
روایی
روئیا
روئیابین
روئیت
روئیت کردن
روئیدن
روئین
روئین تن
روئین چنگ
روئینه زرین
روب گر
روبات
روبات شناسی
روبات وار
روباتی
روباره
روباره گیر
روباز
روبافت
روبالشی
روبان
روبان افتخار
روبان باریک
روبان چین دار
روبان زبر
روبان زیگ زاگ
روبان گردن
روبان گره زده
روباه
روباه صفت
روباه ماده
روباه مانند
روباه وار
روبراه
روبرتافتن از زن و بچه
روبرتافتن از معشوق
روبرداری
روبرداری کردن
روبرداری کردن از حافظه
روبرداشت
روبررو شدن با
روبرو
روبرو بودن
روبرو شدن با
روبرو شدن با گردن کلفتی
روبرو شدن شجاعانه با
روبروی
روبش
روبکی
روبل
روبنا
روبند
روبندشدن
روبنده
روبنده زدن
روبنده زده
روبوت
روبوسی
روبوسی کردن
روبه افول
روبه باز
روبه بازی
روبه بالا
روبه پایان نهادن
روبه پایین بودن
روبه پیری
روبه تباهی نهادن
روبه ترقی
روبه راه
روبه راه کردن
روبه رو شدن با
روبه روکردن
روبه شرق
روبه صفتی کردن
روبه فساد اخلاقی
روبه قبله
روبه کاهش
روبه نیستی
روبه ویرانی
روبیدن
روپوست
روپوستی
روپوش
روپوش اتاق عمل
روپوش باز دارنده برای دیوانه های خطرناک
روپوش جراح
روپوش چیزی را برداشتن
روپوش زمستانی و یک تکه کودک
روپوش قضات و کشیشان
روپوش کار
روپوش کارگری
روپوش کودک
روپوش گرم
روپوش گشاد
‹
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
glasses
glass
ticket
taxi
wheel
boat
water
pail
cafe
trousers
bedroom
table
nose
bird
elephant
box
money
towel