خواستن، خواهان بودن، طلب کردن، در پی بودن (عموماً بدون بیان بهطور مستقیم)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He used to angle for prestige.
او همیشه به دنبال پرستیژ بود.
She was obviously angling for an invitation.
بهطور واضح بهدنبالِ دعوت بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «angle for» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/angle-for