امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Chastity

ˈtʃæstəti ˈtʃæstəti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
عفت و عصمت، پاکدامنی، نجابت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Nobody doubted Fatima's chastity and purity.
- هیچ‌کس در مورد نجابت و پاکدامنی فاطمه شکی نداشت.
- Nuns take oaths of poverty, chastity, and obedience.
- راهبه‌ها در مورد فقیر ماندن و تجرد و اطاعت سوگند می‌خورند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد chastity

  1. noun celibacy, purity
    Synonyms:
    abstemiousness abstinence chasteness cleanness continence decency demureness devotion honor immaculacy innocence integrity modesty monogamy morality naiveté restraint singleness sinlessness spotlessness temperance uprightness virginity virtue
    Antonyms:
    dirtiness fornication

ارجاع به لغت chastity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chastity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chastity

لغات نزدیک chastity

پیشنهاد بهبود معانی