آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Enamor

American: eˈnæmər British: eˈnæmə

معنی enamor | جمله با enamor

verb - transitive

شیفته کردن، شیفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

I was enamored of that singer's voice.

من شیفته‌ی صدای آن خواننده بودم.

Hossein was much enamored of Parvin.

حسین بسیار دلباخته‌ی پروین بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

I am not too enamored of going to their house.

از فکر رفتن به خانه‌ی آن‌ها چندان خوشم نمی‌آید.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد enamor

  1. verb fascinate, captivate
    Synonyms:
    Antonyms:

ارجاع به لغت enamor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «enamor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/enamor

لغات نزدیک enamor

پیشنهاد بهبود معانی