با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Keep Up

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - intransitive verb - transitive B2
    ادامه دادن، حفظ کردن، نگه داشتن، برقرار داشتن، ادامه‎ داشتن
    • - Keep your hands up!
    • - دستانت را بالا نگه دار!
    • - Keep up the good work!
    • - آن کار نیک را ادامه بده!
    • - keep prices up
    • - قیمت‌ها را بالا نگه‌داشتن
  • verb - intransitive
    پابه‌پای کسی/چیزی رفتن، آپدیت بودن، به‌روز نگه‌داشتن، آگاهی داشتن، دنبال کردن، به‌روز بودن
    • - It's important for students to keep up with their studies.
    • - برای دانش آموزان مهم است که با مطالعات‌شان به‌روز باشند.
    • - I can't keep up with you.
    • - من نمی‌توانم پابه‌پای تو بروم.
  • verb - intransitive
    ارتباط داشتن، حفظ کردن رابطه
    • - Let's make a pact to always keep up, no matter what happens.
    • - بیایید با هم پیمان ببندیم که هر اتفاقی هم بیفتد همیشه ارتباط خواهیم داشت.
    • - She couldn't keep up with her old friends after moving to a different city.
    • - او پس‌از نقل‌مکان به شهری دیگر نتوانست با دوستان قدیمی‌اش ارتباط داشته باشد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد keep up

  1. phrasal verb maintain, sustain
    Synonyms: balance, compete, contend, continue, emulate, go on, hold on, keep pace, keep step, match, pace, persevere, preserve, rival, run with, vie
    Antonyms: let go, neglect
  2. phrasal verb Stay even or ahead

ارجاع به لغت keep up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «keep up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/keep-up

لغات نزدیک keep up

پیشنهاد بهبود معانی