آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Middle Person

معنی middle person | جمله با middle person

noun countable

واسطه، دلال، میانجی، رابط

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

We've cut out the middle person and can reduce prices for our customers.

اگر دلال‌ها را حذف کنیم، می‌توانیم هزینه‌های مشتری‌هایمان را کاهش دهیم.

He acted as the middle person in the talks between labor and management.

در مذاکرات بین کارگرها و مدیر، او نقش میانجی را داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد middle person

  1. noun person who acts as intermediary

ارجاع به لغت middle person

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «middle person» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/middle-person

لغات نزدیک middle person

پیشنهاد بهبود معانی