واسطه، دلال، میانجی، رابط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We've cut out the middle person and can reduce prices for our customers.
اگر دلالها را حذف کنیم، میتوانیم هزینههای مشتریهایمان را کاهش دهیم.
He acted as the middle person in the talks between labor and management.
در مذاکرات بین کارگرها و مدیر، او نقش میانجی را داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «middle person» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/middle-person