فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Singe

sɪndʒ sɪndʒ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive adverb

سوختگی سطحی، سوختن، بو دادن، به‌طور سطحی سوختن، داغ کردن، فر زدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The iron singed my silk shirt.

اتو پیراهن ابریشمی مرا کز داد.

They singe an animal's hair or a fabric's fuzz by passing it over a flame.

پشم حیوان یا پرز پارچه را با رد کردن از روی شعله می‌سوزانند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

They singed the Ottoman king's mustache.

آن‌ها سبیل سلطان عثمانی را دود دادند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد singe

  1. verb burn
    Synonyms:
    scorch sear cook toast char blaze ignite flame torch brown scald brand blacken parch cauterize incinerate

ارجاع به لغت singe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «singe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/singe

لغات نزدیک singe

پیشنهاد بهبود معانی