سوختگی سطحی، سوختن، بو دادن، بهطور سطحی سوختن، داغ کردن، فر زدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The iron singed my silk shirt.
اتو پیراهن ابریشمی مرا کز داد.
They singe an animal's hair or a fabric's fuzz by passing it over a flame.
پشم حیوان یا پرز پارچه را با رد کردن از روی شعله میسوزانند.
They singed the Ottoman king's mustache.
آنها سبیل سلطان عثمانی را دود دادند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «singe» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/singe