جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "الف" (صفحه 13)
اتومبیل معمولی
اتوموبیل سواری
اتومییل آب پاش
اتهام
اتهام آمیز
اتهام پذیر
اتهام متقابل
اتهام متقابل وارد کردن
اتهام ناپذیر
اتهام وارد کردن
اتهامی
اتیکت
اتیکت دار کردن
اتیل
اتیلین
اتیوپی
اتیوپیایی
اثاث
اثاث البیت
اثاث کهنه
اثاثه
اثاثیه
اثاثیه اتاق
اثاثیه ی ثابت
اثبات
اثبات بعدی ادعای خود را تقبل کردن
اثبات پذیر
اثبات پذیری
اثبات تقصیر
اثبات شدن
اثبات شده
اثبات کردن
اثبات کردنی
اثبات کننده
اثبات گرای
اثباتگرایی
اثبات نشدنی
اثبات نشده
اثبات نکردنی
اثر
اثر ادبی
اثر ادبی کوتاه
اثر التقاطی
اثر انتحال شده
اثر انگشت
اثر انگشت نگاری
اثر بخشیدن
اثر بد
اثر بد گذاشتن
اثر برق فشاری
اثر بو
اثر پا
اثر پایدار
اثر پیزو الکتریک
اثر تقلیدی
اثر ثانوی
اثر ثانوی و درخشان
اثر جاویدان
اثر حمله
اثر خفیف
اثر داشتن
اثر داشتن بر
اثر دانشمندانه
اثر رویاآمیز
اثر زخم
اثر ضربه
اثر کردن
اثر کلی
اثر کم
اثر کم داشتن
اثر کم گذاشتن
اثر گذاردن به
اثر گذاری
اثر گرمخانه ای
اثر گزیدن
اثر گلخانه ای
اثر ماندنی
اثر متقابل
اثر متقابل فرهنگ ها
اثر مشروب
اثر مضر
اثر مهر
اثر ناخوشایند
اثر ناخوشایند داشتن
اثر ناگهانی و زیانبار
اثر نمایشی
اثر هنری
اثر هنری درباره مصیبت های عیسی
اثرگذاشتن
اثمار
اثنا
اثنا عشر
اثیر
اثیری
اجابت
اجابت کردن
اجاره
اجاره ای
اجارهبندی
اجارهبها
اجاره پس از فروش
اجاره ثانوی
اجاره دادن
اجارهدار
اجاره دار دست دوم
اجارهداری
اجاره دهنده
اجاره عرصه
اجاره کار
اجاره کردن
اجاره کردنی
اجاره کننده
اجاره ملک
اجارهنامه
اجارهنشین
اجارهنشینی
اجازه
اجازه استفاده
اجازه بازرسی
اجازه بیرون رفتن دادن
اجازه چاپ مطالب مذهبی
اجازه حرکت به چپ
اجازه حرکت به راست
اجازه خواستن
اجازه دادن
اجازه داشتن
اجازه دخول
اجازه دخول دادن
اجازه دهنده
اجازه دیرکرد بازپرداخت وام
اجازه رسمی
اجازه رسمی دادن به
اجازه رفتن به ساحل
اجازه رفتن دادن
اجازه شروع
اجازه صحبت
اجازه صحبت دادن
اجازه عبور
اجازه عزیمت
اجازه غیبت
اجازه مخصوص
اجازهنامه
اجازه ندادن
اجازه ورود
اجازه ورود ندادن
اجازه ی ارسال نامه های پستی به طور رایگان
اجاق
اجاقبرقی
اجاقگاز
اجاقش کور است
اجامر
اجانب
اجبار
اجبارا
اجباری
اجباری و غیر طبیعی
اجتماع
اجتماع ترس
اجتماع ستیز
اجتماع سیاسی
اجتماع کردن
اجتماع گریز
اجتماعی
اجتماعی - اقتصادی
اجتماعی کردن
اجتناب
اجتنابپذیر
اجتناب کردن
اجتنابناپذیر
اجتناب ناپذیرانه
اجتناب ناپذیری
اجتهاد
اجتهاد کردن
اجتهاد نامه
اجحاف
اجحاف آمیز
اجحاف کردن
اجحاف کردن به
اجحافگر
اجداد
اجدادی
اجر
اجر ختایی
اجر دادن
اجرا
اجرا سوگند
اجرا کردن
اجرا کردن با زور
اجرا کردن تنبیه
اجرا کردن رنگ زمینه
اجرا کردن قانون
اجرا کردن نمایش
اجرا کننده
اجرائی
اجرائیه
اجرای خودسرانه قانون
اجرای دوباره در کنسرت
اجرای فی البداهه
اجرای قرارداد را به مجریان دست دوم سپردن
اجرای نقش
اجرای نمایش
اجرایی
اجراییه صادر کردن
اجرت
اجرت آدمکش حرفه ای
اجرتالمثل
اجرت المسمی
اجرت باربری
اجرت حمل و نقل
اجرت دادن
اجرت دلالی
اجرت وکیل
اجزا
اجزا متشکله
اجزای اصلی موتور
اجزای هر چیز
اجساد
اجسام
اجقوجق
اجل
اجلاس
اجلاس کردن
اجلاسه
اجلاسیه
اجلال
اجلش فرا رسید
اجماع
اجماع کردن
اجماعا
اجمال
اجمالا
اجمالا دیدن
اجمالی
اجناس
اجناس بنجل
اجناس تازه و کم قیمت
اجنبی
اجنبی ترسی
اجنه
اجوبه
اجور
اجوف
اجی مجی
اجیر
اجیر کردن
اچ آی وی
احادیث
احاطه
احاطه شدن
احاطه شده توسط صخره
احاطه کردن
احاطه کردن با دست
احاطه کننده
احاله
احاله کردن
احاله کردن برای رسیدگی
احبا
احباب
احتجاب
احتجاج
احتجاج دینی
احتراز
احتراز از خشونت
احتراز از گیر افتادن
احتراز از مقاربت جنسی
احتراز کامل از مسکرات
احتراز کردن
احتراز کردن از
احتراز ناپذیر
احتراق
احتراق ایجاد کردن
احتراقپذیر
احتراق ناقص
احترام
احترامآمیز
احترامانگیز
احترام به خود
احترام قائل شدن
احترام کردن
احترام گذار
احترام گذاری
احترام گذاشتن
احترامگزار
احترام گزاردن
احتراما
احترامات
احتساب
احتساب شده
احتساب کردن
احتشام
احتضار
احتقان
احتکار
احتکار کردن
احتلام
احتمال
احتمال برابر
احتمال خطر
احتمال دادن
احتمال دارد
‹
1
2
...
10
11
12
13
14
15
16
...
35
36
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
Generation Z
boomer
Generation X
Generation Alpha
Generation Y
Silent Generation
debilitating
deed
timeshare
regeneration
perpetually
conjure
disinterestedly
anglerfish
zebrafish
مریخ
طحال
پونز
جواهر
شجاع
گیره
درختدار
درخت کاشتن
قرقره
پدر شوهر
درختکاری
مسلط بودن
گفتن
ملیح
بطری