Fast Dictionary - فست دیکشنری
فهرست فهرست
  • ورود یا ثبت‌نام
  • جست‌وجو
  • نرم‌افزار‌ها
    • نرم‌افزار اندروید اطلاعات بیشتر
    • نرم‌افزار iOS اطلاعات بیشتر
  • راهنما
  • تماس با ما
  • درباره‌ی ما
  • لغات جست‌وجو شده
  • وبلاگ
  • الف
  • ب
  • پ
  • ت
  • ث
  • ج
  • چ
  • ح
  • خ
  • د
  • ذ
  • ر
  • ز
  • ژ
  • س
  • ش
  • ص
  • ض
  • ط
  • ظ
  • ع
  • غ
  • ف
  • ق
  • ک
  • گ
  • ل
  • م
  • ن
  • و
  • ه
  • ی

لیست الفبای فارسی: حرف "ف"

  • فا
  • فائزشدن
  • فائض
  • فائق
  • فائق آمدن بر
  • فائق آمدنی
  • فائق شدن
  • فابریک
  • فاتح
  • فاتح شدن
  • فاتحانه
  • فاتحه
  • فاتحه خوانی
  • فاتر
  • فاتوم
  • فاج
  • فاجر
  • فاجع
  • فاجعه
  • فاجعه آمیز
  • فاحش
  • فاحشگی
  • فاحشگی کردن
  • فاحشه
  • فاحشه تلفنی
  • فاحشه خانه
  • فاحشه خانه دار
  • فاحشه خیابانگرد
  • فاحشه گری
  • فاخته
  • فاخته دونده
  • فاخر
  • فاد زهر
  • فار
  • فارس
  • فارسه
  • فارسی
  • فارغ
  • فارغ از خطر
  • فارغ از سنت ها
  • فارغ از عشق
  • فارغ از غم و غصه
  • فارغ از گرفتاری
  • فارغ از مقررات
  • فارغ البال
  • فارغ البال بودن
  • فارغ التحصیل
  • فارغ التحصیل شدن
  • فارغ التحصیل کردن
  • فارغ شدن
  • فارغ کردن
  • فارغ کردن خود را از گیر ترس
  • فارنهایت
  • فارو
  • فاروق
  • فاز
  • فاز بندی کردن
  • فاستونی
  • فاستونی راه راه
  • فاستونی مانند
  • فاسد
  • فاسد از نظر اخلاقی
  • فاسد شدگی
  • فاسد شدن
  • فاسد شدن تدریجی
  • فاسد شدن گوشت
  • فاسد شدن میوه
  • فاسد شدنی
  • فاسد شونده
  • فاسد کردن
  • فاسد کردن تدریجی
  • فاسد کردن گوشت
  • فاسد نشدن خوراک
  • فاسد نشدنی
  • فاسد نشده
  • فاسدالاخلاق
  • فاسدالعقیده
  • فاسدشده
  • فاسق
  • فاسق پیر خرپول
  • فاسقه
  • فاش
  • فاش سازی
  • فاش شدن
  • فاش کردن
  • فاش گفتن
  • فاش گویی
  • فاشیست
  • فاشیسم
  • فاصل
  • فاصله
  • فاصله از مبدا
  • فاصله افتادن
  • فاصله انداختن
  • فاصله ایمن
  • فاصله بندی
  • فاصله بندی کردن
  • فاصله بندی کردن در کامپیوتر و ماشین تحریر
  • فاصله بین دو چرخ عقب وسایط نقلیه
  • فاصله بین ریل ها در راه آهن
  • فاصله ترابری
  • فاصله جهش
  • فاصله دادن
  • فاصله دادن سرسطر
  • فاصله دار
  • فاصله دار کردن
  • فاصله در اول پاراگراف
  • فاصله دو خیابان
  • فاصله دو محور
  • فاصله زمانی
  • فاصله زن
  • فاصله زیاد
  • فاصله ضربی
  • فاصله طی شده در هر قدم
  • فاصله طی شده در یک گام
  • فاصله کانونی
  • فاصله کم
  • فاصله کوتاه
  • فاصله گذاری
  • فاصله گذاشتن
  • فاصله گرفتن
  • فاصله گیر
  • فاصله مسافرت
  • فاصله مشخص
  • فاصله میان انتهای دو بال هواپیما و پرنده
  • فاصله میان حروف
  • فاصله میان زمینه و پیش زمینه
  • فاصله میان واژه ها
  • فاضل
  • فاضلاب
  • فاضلاب کف کشتی
  • فاضلانه
  • فاعل
  • فاعل مختار
  • فاعلی
  • فاعلیت
  • فاق
  • فاق دادن
  • فاقد
  • فاقد آلت تناسلی
  • فاقد احساس
  • فاقد اختیار
  • فاقد ارزش قانونی
  • فاقد ارزش هنری
  • فاقد ارزیابی
  • فاقد اشکال
  • فاقد اطمینان
  • فاقد اعتماد به نفس
  • فاقد اندام جنسی
  • فاقد بریدگی
  • فاقد بودن
  • فاقد پاسپورت
  • فاقد پول نقد
  • فاقد پویایی جسمی
  • فاقد پویایی فکری
  • فاقد تخیل
  • فاقد تمرین
  • فاقد تمرین و آمادگی
  • فاقد تونالیته
  • فاقد جزئیات
  • فاقد جنبه شخصی
  • فاقد جنسیت
  • فاقد حس مسئولیت اخلاقی
  • فاقد حس همکاری
  • فاقد حساسیت
  • فاقد حساسیت نسبت به ریزه کاری های موسیقی
  • فاقد حق رای
  • فاقد حواس پنجگانه
  • فاقد رنگ آخر
  • فاقد رنگ به طور نابهنجار
  • فاقد زبان
  • فاقد زمین
  • فاقد شرایط
  • فاقد شرایط استخدام
  • فاقد شرایط لازم
  • فاقد شکل ثابت
  • فاقد شکل مشخص
  • فاقد شماره
  • فاقد صراحت لهجه
  • فاقد صفات انسانی کردن
  • فاقد صلاحیت
  • فاقد صلاحیت کردن
  • فاقد عادت
  • فاقد عقل و شعور
  • فاقد قدرت
  • فاقد قدرت بیان
  • فاقد قدرت تعقل
  • فاقد قدرت جنسی
  • فاقد قوه تفکر
  • فاقد گرفتاری
  • فاقد مالیات
  • فاقد مدارک قانونی
  • فاقد مشایع
  • فاقد معنی
  • فاقد ملازم
  • فاقد ملیت
  • فاقد نیروی استدلال و فکر
  • فاقد نیروی تعقل
  • فاقد وجود
  • فاقد وجود خارجی
  • فاقد ویزا
  • فاقد هنر
  • فاقه
  • فاکتور
  • فاکتور دادن
  • فاکتور گرفتن
  • فاکتور نوشتن
  • فاکتورگیری
  • فاکتوریل
  • فاکس تریر
  • فاکهه
  • فال
  • فال بد
  • فال بین
  • فال گرفتن
  • فال نیک
  • فال ورق
  • فالانکس
  • فالج
  • فالج شدن
  • فالج کردن
  • فالستو
  • فالگیر
  • فالگیری
  • فالگیری کردن
  • فالوده
  • فام
  • فام تن
  • فام دار بودن
  • فام دار کردن
  • فام سپهر
  • فام مایه
  • فامبل
  • فامبل کردن
  • فامتن
  • فامتن ایکس
  • فامدار
  • فامگین
  • فامی
  • فامیل
  • فامیلی
  • فان
  • فان فار
  • فانت
  • فانتزی
  • فاندانگو
  • فاندو
  • فانسقه
  • فانفار سیار
  • فانوس
  • فانوس جادو
  • فانوس چینی
  • فانوس خیال
  • فانوس دریایی
  • فانوس شعبده
  • فانوس فنری
  • فانوس کاغذی
  • فانوس کدویی
  • فانوس هوایی
  • فانوسقه
  • فانه
  • فانی
  • فاو شدن تدریجی
  • فاوست
  • فای
  • فایبرگلاس
  • فایده
  • فایده باوری
  • فایده بخشیدن
  • فایده بردن
  • فایده دار
  • فایده کردن
  • فایق آمدن
  • فایق آمدن بر
  • فایق شدن
  • فایق نیامدنی
  • فایل
  • فایل کردن
  • فاینز
  • فئودال
  • فئودالیسم
  • فبها
  • فتادن
  • فتالیدن
  • فتان
  • فتح
  • فتح الله
  • فتح باب کردن
  • فتح شدن
  • فتح کردن
  • فتح مجدد
  • فتراک
  • فترت
  • فتق
  • فتق بند
  • فتق دار شدن
  • فتق داری
  • فتقی
  • فتنه
  • فتنه آمیز
  • ‹
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • ›
  • مترجم متن آنلاین
  • دریافت نرم‌افزار اندروید
  • دریافت نرم‌افزار iOS
  • راهنما
  • درباره‌ی ما
  • تماس با ما
  • قیمت‌ها
  • وبلاگ
  • لغت‌های تصادفی
  • نیکوکاری ۱۴۰۰
  • قوانین و مقررات
  • حریم خصوصی
  • تلفظ صوتی توسط دانشگاه کمبریج ارائه شده است
  • دروازه پرداخت معتبر
  • فست دیکشنری در اینستاگرام
  • فست دیکشنری در توییتر
© 2007 - 2023 Fast Dictionary (Fastdic) All rights reserved.
Audio pronunciations copyright © Cambridge University Press.
منتخب بهترین نرم‌افزار iOS در جشنواره وب ایران برنده‌ی جایزه کاربردپذیری نرم‌افزار برتر اندروید از سوی کافه بازار