Fast Dictionary - فست دیکشنری
فهرست فهرست
  • ورود یا ثبت‌نام
  • جست‌وجو
  • نرم‌افزار‌ها
    • نرم‌افزار اندروید اطلاعات بیشتر
    • نرم‌افزار iOS اطلاعات بیشتر
  • راهنما
  • تماس با ما
  • درباره‌ی ما
  • لغات جست‌وجو شده
  • وبلاگ
  • الف
  • ب
  • پ
  • ت
  • ث
  • ج
  • چ
  • ح
  • خ
  • د
  • ذ
  • ر
  • ز
  • ژ
  • س
  • ش
  • ص
  • ض
  • ط
  • ظ
  • ع
  • غ
  • ف
  • ق
  • ک
  • گ
  • ل
  • م
  • ن
  • و
  • ه
  • ی

لیست الفبای فارسی: حرف "ی" (صفحه 2)

  • یخبند
  • یخبند شده
  • یخبندان
  • یخبندان دایمی
  • یخپاره
  • یخپوش شدن
  • یخپوش کردن
  • یختوده
  • یخچال
  • یخچال برقی
  • یخچال فریزر
  • یخچه
  • یخدان
  • یخرفت
  • یخرفت مانند
  • یخرود
  • یخرود شدگی
  • یخرود مانند
  • یخرودی
  • یخرودی شدن
  • یخزار دریایی
  • یخسان
  • یخسانی
  • یخشار
  • یخشکاف
  • یخشیر
  • یخکوه
  • یخکوه زار
  • یخلا
  • یخلی
  • یخمک
  • یخنی
  • یخه
  • یخه برگردان
  • یخه عربی
  • یخه کسی را گرفتن
  • یخه و سردست و حاشیه دوزی جامه ارتشی
  • یخی
  • ید
  • ید الله
  • ید زدن به
  • ید طولانی
  • ید فرم
  • یدک
  • یدک اسب سورتمه
  • یدک سگ سورتمه
  • یدک کش
  • یدک کش کامیون
  • یدک کش و ترایلردار
  • یدک کشی
  • یدک کشیدن
  • یدک کشیدن با کشتی
  • یدک کشیدن کشتی و کامیون
  • یدک ناو
  • یدکی
  • یدور نقره
  • یدی
  • یدی کردن
  • یدید نقره
  • یر
  • یراغ
  • یراغ کردن
  • یراق
  • یراق اسب
  • یراق جناغی
  • یراق دوزی شدگی
  • یراق سردست
  • یراق کردن
  • یرالماسی
  • یرتمه
  • یرتمه رفتن
  • یرغه
  • یرغه رفتن
  • یرغه رو
  • یرقان
  • یرقان سفید
  • یرقان کبود
  • یرقان گرفتن
  • یرقانی
  • یرلیغ
  • یزدان
  • یزدان باور
  • یزدان باورانه
  • یزدان باوری
  • یزدان شناس
  • یزدان شناسی
  • یزدان شناسی آزادگر
  • یزدانی
  • یزک
  • یسار
  • یساول
  • یساولی کردن
  • یسر
  • یشب
  • یشته
  • یشک
  • یشم
  • یشم اعلی
  • یشم ختائی
  • یشم سان
  • یشم سبز
  • یشم شیری رنگ
  • یشمی
  • یعقوب
  • یعنی
  • یعنی چه؟
  • یغلا
  • یغلاوی
  • یغما
  • یغما کردن
  • یغماگر
  • یغماگری
  • یغور و بد قواره
  • یقر
  • یقنعلی بقال
  • یقه
  • یقه آبی
  • یقه اسکی
  • یقه باز
  • یقه باز زنانه
  • یقه برگردان
  • یقه برگردان در پیراهن بافته و پشمی
  • یقه به شکل V
  • یقه پالتو
  • یقه تنگ
  • یقه جامه
  • یقه چین دار
  • یقه دکمه داردر پیراهن مردانه
  • یقه عربی
  • یقه کت
  • یقه کسی را گرفتن
  • یقه کشیشی
  • یقه گرد
  • یقه لوله کردنی در پیراهن بافته و پشمی
  • یقه ملوانی
  • یقه هفت
  • یقین
  • یقین داشتن
  • یقین کردن
  • یقینا
  • یقینم شد
  • یک
  • یک - پر
  • یک آن
  • یک اسبه
  • یک انگشتی
  • یک بار
  • یک بار دیگر
  • یک بار مصرف
  • یک بال
  • یک بال را پایین و دیگری را بالا بردن
  • یک باله
  • یک بام و دو هوا
  • یک بر
  • یک بر دو
  • یک بر کردن
  • یک برگه
  • یک بند
  • یک به دو
  • یک به دو کردن
  • یک به یک
  • یک به یک ذکر کردن
  • یک بیستم
  • یک پانزدهم
  • یک پایش شل است
  • یک پنجاهم
  • یک پنجم
  • یک پنجم گالن در سنجش آبگونه
  • یک پنی
  • یک پهلو
  • یک تخمه
  • یک ترازو
  • یک تریلیونیم
  • یک تکه
  • یک تنه
  • یک تیر دو نشان
  • یک تیراندازی تفنگ
  • یک جانبه
  • یک جانبه گرایی
  • یک جایی
  • یک جمله ای
  • یک چرخه
  • یک چشم
  • یک چشمه
  • یک چکش به نعل و یک چکش به میخ زنی
  • یک چند
  • یک چندی
  • یک چهاردهم
  • یک چهارم
  • یک چهارم دلار
  • یک چهارم کردن
  • یک چهارم لاشه
  • یک چهلم
  • یک خداگرایی
  • یک خرده
  • یک خورده
  • یک دامن هیزم
  • یک دانه
  • یک در
  • یک در شماره نویسی رومی
  • یک در میان
  • یک در میان کردن
  • یک در میانی
  • یک درجه بهتر
  • یک درجه پیشتر
  • یک دست
  • یک دسته جوجه های همزاد
  • یک دسته سرباز
  • یک دسته کلید
  • یک دسته ماهی
  • یک دسته موشک
  • یک دفعه
  • یک دفعه دیگر
  • یک دل و یک زبان گفتن
  • یک دلار
  • یک دنیا
  • یک دو کردن
  • یک دوازدهم
  • یک دور
  • یک دور کامل زدن
  • یک دوره مسابقات
  • یک دهم
  • یک دهم گالن
  • یک ذره
  • یک ذره جابجا کردن
  • یک ذره عوض کردن
  • یک راهه
  • یک رای
  • یک رشته دروغ
  • یک رو
  • یک روز در میان
  • یک روز صبح زود
  • یک روزی
  • یک روند
  • یک روند کردن
  • یک ریخت
  • یک ریلی
  • یک زنه
  • یک زوری زد
  • یک زیدی
  • یک ستل آب
  • یک سر خر هم کم
  • یک سر سوزن
  • یک سر و دو گوش
  • یک سر و گردن
  • یک سلولی
  • یک سو
  • یک سوفراخی
  • یک سوم
  • یک سویی
  • یک سی ام
  • یک سیزدهم
  • یک سیصد و شصتم پیرامون دایره
  • یک شانزدهم
  • یک شبه
  • یک شخص
  • یک شخصی
  • یک ششم
  • یک شصتم
  • یک شصتم در اندازه گیری قوس ها
  • یک شصتم درجه قوس
  • یک صد
  • یک طرفه
  • یک طرفی
  • یک ظرفیتی
  • یک عالم
  • یک عالمه
  • یک عالمه پول
  • یک عددی
  • یک عمر
  • یک غازی
  • یک قلم
  • یک کاره
  • یک کاسه
  • یک کاسه شدن
  • یک کاسه کردن
  • یک کسی
  • یک کفه ای
  • یک کلام
  • یک کمی
  • یک گروه کارگر زیر نظر یک سرکارگر
  • یک گل آتش
  • یک گلوله تفنگ
  • یک لا
  • یک لتی
  • یک ماه پیش
  • یک ماهه
  • یک مرتبه
  • یک مشت
  • یک مقدار کتاب
  • یک میلیارد الکترون ولت
  • یک میلیون
  • یک میلیون بایت
  • یک میلیون کشته
  • یک میلیون میلیون
  • یک میلیون هرتز
  • یک میلیونمین
  • یک میلیونیم
  • یک میلیونیم ثانیه
  • یک نفری
  • ‹
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • ›
  • مترجم متن آنلاین
  • دریافت نرم‌افزار اندروید
  • دریافت نرم‌افزار iOS
  • راهنما
  • درباره‌ی ما
  • تماس با ما
  • قیمت‌ها
  • وبلاگ
  • لغت‌های تصادفی
  • نیکوکاری ۱۴۰۰
  • قوانین و مقررات
  • حریم خصوصی
  • تلفظ صوتی توسط دانشگاه کمبریج ارائه شده است
  • دروازه پرداخت معتبر
  • فست دیکشنری در اینستاگرام
  • فست دیکشنری در توییتر
© 2007 - 2023 Fast Dictionary (Fastdic) All rights reserved.
Audio pronunciations copyright © Cambridge University Press.
منتخب بهترین نرم‌افزار iOS در جشنواره وب ایران برنده‌ی جایزه کاربردپذیری نرم‌افزار برتر اندروید از سوی کافه بازار