هرزهزدایی کردن، تنقیح کردن، حذف کردن، تصفیهی اخلاقی کردن (مطالب زننده یا نامناسب و غیره را از متن و غیره حذف کردن)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The consumers are requested not to expurgate their answers.
از مصرفکنندگان تقاضا میشود که در پاسخهایشان هرزهزدایی نکنند.
an expurgated version of Chaucer's works
متن تنقیحشدهی آثار چاسر
The journalist was criticized for expurgating quotes to fit their own agenda.
این روزنامهنگار به دلیل حذف نقلقولها برای تناسب با دستور کار خود مورد انتقاد قرار گرفت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «expurgate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/expurgate