با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Fob

fɑːb fɒb
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    جاکلیدی
    • - leather fob
    • - جاکلیدی چرمی
    • - I attached the fob to my belt loop so I wouldn't lose my keys.
    • - جاکلیدی را به حلقه‌ی کمربندم وصل کردم تا کلیدهایم را گم نکنم.
  • noun countable
    سوییچ، ریموت (وسیله‌ی الکترونیکی کوچکی که معمولاً به جای کلید از آن استفاده می‌شود)
    • - I inserted my fob into the door to unlock my car.
    • - سوییچ را داخل در گذاشتم تا قفل ماشینم را باز کنم.
    • - wireless fob
    • - ریموت وایرلس
  • noun countable
    زنجیر ساعت جیبی
    • - the golden fob
    • - زنجیر طلایی ساعت جیبی
    • - He attached the fob to his waistcoat.
    • - زنجیر ساعت جیبی را به جلیقه‌اش وصل کرد.
  • noun countable
    جیب ساعت
    • - She had a pocket watch tucked away in her watch pocket.
    • - او یک ساعت جیبی را در جیب ساعتش گذاشته بود.
    • - She kept a handkerchief in her watch pocket.
    • - دستمالی در جیب ساعتش داشت.
  • abbreviation adjective adverb
    حقوق (free on board) اف‌اوبی (=فوب) تحویل روی عرشه (یعنی فروشنده مسئول هزینه‌ی حمل دریایی و خسارات احتمالی و غیره نیست)
    • - The FOB shipment was delivered on time.
    • - محموله‌ی اف‌اوبی به‌موقع تحویل داده شد.
    • - The shipment arrived FOB.
    • - محموله به‌صورت تحویل روی عرشه رسید.
  • verb - transitive
    قدیمی گول زدن، فریب دادن، فریفتن
    • - I won't be fobbed off this time.
    • - این دفعه گول نخواهم خورد.
    • - You can't fob an European off with imitation jewellery.
    • - یک اروپایی را نمی‌توانید با جواهرات تقلبی فریب دهید.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد fob

  1. noun Short chain or ribbon attaching a pocket watch to a man's vest
    Synonyms: chain, cheat, watch chain, watch-pocket, deceive, flimflam, ornament, pocket, ribbon, trick, watch guard
  2. verb Deceive somebody
    Synonyms: flim-flam, play a joke on, play tricks, trick, fox, pull a fast one on, play a trick on

Phrasal verbs

ارجاع به لغت fob

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fob» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fob

پیشنهاد بهبود معانی