فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Fob

fɑːb fɒb

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

جاکلیدی

leather fob

جاکلیدی چرمی

I attached the fob to my belt loop so I wouldn't lose my keys.

جاکلیدی را به حلقه‌ی کمربندم وصل کردم تا کلیدهایم را گم نکنم.

noun countable

سوییچ، ریموت (وسیله‌ی الکترونیکی کوچکی که معمولاً به جای کلید از آن استفاده می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

I inserted my fob into the door to unlock my car.

سوییچ را داخل در گذاشتم تا قفل ماشینم را باز کنم.

wireless fob

ریموت وایرلس

noun countable

زنجیر ساعت جیبی

the golden fob

زنجیر طلایی ساعت جیبی

He attached the fob to his waistcoat.

زنجیر ساعت جیبی را به جلیقه‌اش وصل کرد.

noun countable

جیب ساعت

She had a pocket watch tucked away in her watch pocket.

او یک ساعت جیبی را در جیب ساعتش گذاشته بود.

She kept a handkerchief in her watch pocket.

دستمالی در جیب ساعتش داشت.

abbreviation adjective adverb

حقوق (free on board) اف‌اوبی (=فوب) تحویل روی عرشه (یعنی فروشنده مسئول هزینه‌ی حمل دریایی و خسارات احتمالی و غیره نیست)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

مشاهده

The FOB shipment was delivered on time.

محموله‌ی اف‌اوبی به‌موقع تحویل داده شد.

The shipment arrived FOB.

محموله به‌صورت تحویل روی عرشه رسید.

verb - transitive

قدیمی گول زدن، فریب دادن، فریفتن

I won't be fobbed off this time.

این دفعه گول نخواهم خورد.

You can't fob an European off with imitation jewellery.

یک اروپایی را نمی‌توانید با جواهرات تقلبی فریب دهید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fob

  1. noun short chain or ribbon attaching a pocket watch to a man's vest
    Synonyms:
    chain ribbon ornament watch chain watch guard pocket watch-pocket trick deceive cheat flimflam
  1. verb deceive somebody
    Synonyms:
    trick deceive play a trick on play tricks fox pull a fast one on flim-flam

Phrasal verbs

fob somebody off (with something)

کسی را گول زدن، کلاه سر کسی گذاشتن

fob something on (or onto) somebody

چیزی را به کسی قالب کردن

سوال‌های رایج fob

معنی fob به فارسی چی میشه؟

کلمه "fob" در زبان انگلیسی دارای معانی و کاربردهای مختلفی است که در اینجا به توضیح آن‌ها و نکاتی جالب درباره هر یک می‌پردازیم.

1. جاکلیدی

یکی از رایج‌ترین معانی "fob"، به ویژه در دنیای مدرن، "جاکلیدی" است. جاکلیدی‌ها معمولاً به عنوان ابزاری برای نگهداری کلیدها استفاده می‌شوند و به شکل‌های مختلفی طراحی می‌شوند. این ابزار می‌تواند شامل یک حلقه فلزی باشد که کلیدها به آن متصل می‌شوند یا به صورت جاکلیدی‌های دیجیتال که قابلیت‌های بیشتری دارند.

نکته جالب این است که در دنیای فناوری، جاکلیدی‌های دیجیتال معمولاً دارای فناوری RFID هستند که به کاربران این امکان را می‌دهد تا از راه دور و بدون نیاز به کلید فیزیکی، درهای منزل یا خودرو را باز کنند. این نوع جاکلیدی‌ها در خودروهای مدرن بسیار رایج هستند و امنیت بیشتری را برای کاربران فراهم می‌آورند.

2. سوییچ

در برخی موارد، "fob" به عنوان یک سوییچ کاربرد دارد. این نوع سوییچ‌ها معمولاً در خودروها و دستگاه‌های امنیتی استفاده می‌شوند و به کاربران اجازه می‌دهند تا با فشردن یک دکمه، عملکرد خاصی را فعال کنند.

برای مثال، سوییچ‌های "fob" در خودروها می‌توانند برای قفل و باز کردن درها، روشن و خاموش کردن موتور، یا فعال کردن سیستم‌های امنیتی استفاده شوند. نکته جالب در اینجا این است که این سوییچ‌ها معمولاً به صورت بی‌سیم عمل می‌کنند و کاربران نیازی به نزدیک شدن به خودرو ندارند.

3. زنجیر ساعت جیبی

در فرهنگ قدیم، "fob" به زنجیرهایی اطلاق می‌شود که به ساعت‌های جیبی متصل می‌شدند. این زنجیرها نه تنها برای نگهداری ساعت مفید بودند، بلکه به عنوان یک عنصر زینتی نیز شناخته می‌شدند.

زنجیرهای ساعت جیبی معمولاً از مواد مختلفی مانند طلا، نقره یا فلزات دیگر ساخته می‌شدند و به نوعی نماد ثروت و موقعیت اجتماعی افراد محسوب می‌شدند. این زنجیرها همچنین می‌توانستند در طراحی‌های مختلف و با جزئیات زیبا ساخته شوند که به جذابیت ساعت می‌افزود.

4. دیگر معانی و کاربردها

به غیر از موارد ذکر شده، "fob" می‌تواند به معنای‌های دیگر نیز اشاره داشته باشد. به عنوان مثال، در برخی زبان‌ها، این کلمه به معنای "پیش‌پرده" یا "پوشش" نیز استفاده می‌شود.

همچنین، در دنیای بازی‌ها و سرگرمی‌ها، "fob" ممکن است به عنوان یک اصطلاح برای توصیف یک ابزار یا وسیله‌ای که به بازیکنان کمک می‌کند، به کار رود.

ارجاع به لغت fob

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fob» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fob

لغات نزدیک fob

پیشنهاد بهبود معانی