با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Sewn

American: soʊn səʊn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    sewed

معنی

  • adverb
    قسمت سوم فعل Sew
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد sewn

  1. adjective Fastened with stitches
    Synonyms: sewed, stitched, saddle-stitched, mended, embroidered, tailored
  2. verb Create (clothes) with cloth
    Synonyms: basted, bound, tailored, united, stitched, patched, fastened, embroidered, needled, mended, tacked, joined, darned
    Antonyms: ripped, undone, torn, ravelled

ارجاع به لغت sewn

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sewn» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sewn

لغات نزدیک sewn

پیشنهاد بهبود معانی