آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۹ آذر ۱۴۰۲

    Throat

    θroʊt θrəʊt

    شکل جمع:

    throats

    معنی throat | جمله با throat

    noun countable B1

    گلو، نای، دهانه، (مجازاً) صدا، دهان

    I grabbed the thief by the throat.

    خر دزد را گرفتم.

    to clear one's throat

    گلوی خود را صاف کردن

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    sore throat

    گلودرد

    A fish bone got stock in his throat.

    استخوان ماهی در گلوی او گیر کرد.

    throat lozenge

    آبنبات برای گلودرد

    verb - transitive

    از گلو ادا کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    verb - transitive

    زیر لب سخن گفتن، غرغر کردن

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد throat

    1. noun the passage to the stomach and lungs; in the front part of the neck below the chin and above the collarbone
      Synonyms:
      neck passage windpipe gullet esophagus trachea larynx pharynx gorge maw jugular region jugulum thorax fauces fight feud coerce impose pressure be difficult to say not come easily be disturbing harm oneself damage oneself ruin oneself cause one's own destruction act contrary to one's best interest ruin each other
    1. adjective
      Synonyms:
      guttural jugular gular

    Idioms

    cut each other's throats

    (عامیانه) همدیگر را نابود کردن، (به‌ویژه در کاسبی) به‌هم ضرر زدن

    cut one's own throat

    (عامیانه) به خود ضرر زدن، خود را بدبخت کردن

    jump down someone's throat

    (عامیانه) با خشم و سرزنش با کسی حرف زدن، به کسی پریدن

    (عامیانه - به‌شدت و به‌طور ناگهانی) سرزنش کردن، به کسی توپیدن

    ram something down one's throat

    چیزی را به کسی تحمیل کردن، به کسی چپاندن

    stick in one's throat

    (حرف و غیره) در گلوی کسی گیر کردن

    لغات هم‌خانواده throat

    noun
    throat
    adjective
    throaty

    سوال‌های رایج throat

    شکل جمع throat چی میشه؟

    شکل جمع throat در زبان انگلیسی throats است.

    ارجاع به لغت throat

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «throat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/throat

    لغات نزدیک throat

    • - thriving industry
    • - thro' or thro
    • - throat
    • - throatlatch
    • - throaty
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    log on loki long-distance long opening hours longtime merci merciful metrical mildly missy needless newsstand nexus nighttime nighty-night میلیونر قورباغه موذن ایتالیا ضامن ضمانت ضمانت کردن ضمانت‌نامه تضمین تضمین کردن رضایت‌نامه عزم عزیمت عزیمت کردن متملق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.