گذشتهی ساده:
weededشکل سوم:
weededسومشخص مفرد:
weedsوجه وصفی حال:
weedingشکل جمع:
weedsگیاهشناسی علف هرز
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی گیاهشناسی
The farmer sprayed herbicide to kill the weeds in the field.
کشاورز برای از بین بردن علفهای هرز مزرعه علفکش زد.
The garden was overrun with weeds.
باغ پر از علفهای هرز بود.
علف (برای اشاره به شاهدانه)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
"He was caught with a bag of weed in his backpack."
او را با یک بسته علف در کولهپشتیاش گرفتند.
The smell of weed lingered in the air after the party.
بعد از مهمونی بوی علف توی هوا پیچید.
انگلیسی بریتانیایی توتون
I ran out of weed, do you have any?
توتون من تموم شد، تو داری؟
Can you grab me a pack of weed from the store on your way home?
آیا میتونی توی راه خونه، یه بسته توتون از فروشگاه برام بگیری؟
انگلیسی بریتانیایی آدم لاغرمردنی، آدم ریغماسی (کسی که از نظر فیزیکی ضعیف است)
He used to be muscular, but now he's a weed.
اون قبلاً عضلانی بود اما حالا لاغرمردنیه.
Despite his efforts to gain weight, he remained a weed.
با همهی تلاشهاش برای وزن زیاد کردن، ریغماسی باقی موند.
انگلیسی بریتانیایی آدم ضعیف (از نظر شخصیت)
His actions showed that he was a weed.
کارهاش نشون میداد که یه آدم ضعیفه.
Don't be a weed and stand up for yourself.
ضعیف نباش و از خودت دفاع کن.
وجین کردن، علف هرز چیدن
It's important to weed regularly.
وجین کردن بهطور منظم مهم است.
I have to weed this weekend.
باید این آخر هفته غلف هرز بچینم.
وجین کردن، ... را از علف هرز پاک کردن (مزرعه و غیره)
I need to weed my garden.
باید باغم را وجین کنم.
Let's weed the garden before planting the new flowers.
بیایید پیش از کاشت گلهای جدید، باغ را از علفهای هرز پاک کنیم.
گیاهشناسی گیاه آبزی
The fish hid among the weed.
ماهی در میان گیاه آبزی پنهان شد.
The pond was covered in a thick layer of weed.
آبگیر با لایهای ضخیم از گیاهان آبزی پوشیده شده بود.
جانورشناسی حیوان وامانده (بهویژه اسب) (که دیگر برای زادآوری و مسابقه مناسب نیست)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
Selling the weed seemed like the best option.
فروش آن حیوان وامانده بهترین گزینه به نظر میرسید.
They found an abandoned weed by the of the road.
حیوان واماندهی رهاشدهای را در کنار جاده پیدا کردند.
حذف کردن (چیزی کمتر مطلوب از چیزی دیگر)
The manager had to weed through numerous job applications to find the right candidate.
مدیر مجبور شد برای یافتن کاندیدای مناسب، درخواستهای شغلی متعددی را حذف کند.
We need to weed the unnecessary details from our presentation.
باید جزئیات غیرضروری را از ارائهی خود حذف کنیم.
بیرون کردن، کنار گذاشتن (کسی)، از شر ... خلاص شدن (چیزی) (اغلب با out میآید)
I need to weed out all the old clothes.
باید از شر تمام لباسهای قدیمی خلاص شوم.
The manager decided to weed out the lazy employees.
مدیر تصمیم گرفت کارکنان تنبل را بیرون کند.
پوشاک لباس (معمولاً بهصورت جمع میآید)
The boutique specialized in selling high-quality weeds.
این بوتیک در فروش لباسهای با کیفیت بالا تخصص دارد.
She donated her old weeds to a local charity.
لباسهای قدیمیاش را به مؤسسهی خیریهی محلی اهدا کرد.
پوشاک لباس عزا (بهویژه زنانه که زن متوفی به تن میکند) (معمولاً بهصورت جمع میآید)
She wore weeds to the funeral as a mark of respect for her late husband.
او در مراسم خاکسپاری به نشانهی احترام به شوهر مرحومش لباس عزا پوشید.
In Victorian era, widows were expected to dress in weeds for a certain period of time.
در دوران ویکتوریا، از زنان بیوه انتظار میرفت که برای مدت معینی لباس عزا به تن کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «weed» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/weed