فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

کوک به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • فونتیک فارسی

    kook
  • basting
  • tuned, in tune, wound (up), [fig.] wrought up, high(ly) - strung
  • tuning
  • coke
  • دوزندگی
  • blanket stitch
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد کوک

ارجاع به لغت کوک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کوک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کوک

پیشنهاد بهبود معانی