Fast Dictionary - فست دیکشنری
فهرست فهرست
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم AI
  • نرم‌افزار‌ها
    • نرم‌افزار اندروید مشاهده
      نرم‌افزار اندروید
    • نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
      نرم‌افزار آی او اس
    • افزونه‌ی کروم مشاهده
      افزونه‌ی کروم
  • تماس با ما
  • درباره‌ی ما
  • خرید اشتراک
  • وبلاگ
  • لغات من
  • الف
  • ب
  • پ
  • ت
  • ث
  • ج
  • چ
  • ح
  • خ
  • د
  • ذ
  • ر
  • ز
  • ژ
  • س
  • ش
  • ص
  • ض
  • ط
  • ظ
  • ع
  • غ
  • ف
  • ق
  • ک
  • گ
  • ل
  • م
  • ن
  • و
  • ه
  • ی

لیست الفبای فارسی: حرف "الف" (صفحه 8)

  • آفریقا
  • آفریقای جنوبی
  • آفریقایی
  • آفریکانز
  • آفرین
  • آفرین باد
  • آفرین خواندن
  • آفرین گفتن
  • آفرین گویی
  • آفرینش
  • آفرینش گر
  • آفرینگان
  • آفرینندگی
  • آفریننده
  • آفگانه کردن
  • آفند
  • آفندگر
  • آفندگری
  • آفندی
  • آفندیدن
  • آقا
  • آقا بالاسر
  • آقا جان
  • آقا و بانو میر
  • آقاجون
  • آقازادگی
  • آقازاده
  • آقامنش
  • آقامنش رفتار کردن
  • آقای
  • آقای دکتر میر
  • آقای محترم
  • آقایان کرام
  • آقایی
  • آک
  • آک پوشانی
  • آکادمیک
  • آکاردئون
  • آکاژو
  • آکاسیا
  • آکالند
  • آکانتوس
  • آکتر هنرپیشه
  • آکتریس
  • آکج
  • آکر
  • آکروبات
  • آکروبات‌باز
  • آکروماتیک
  • آکسان
  • آکستن
  • آکسفورد
  • آکله
  • آکله ای
  • آکله ناک
  • آکمندی
  • آکندگاه
  • آکندگری
  • آکندگی
  • آکندن
  • آکنده
  • آکنده از
  • آکنده از احترام
  • آکنش گر
  • آکنه
  • آکواریوم
  • آکواویت
  • آکولاد
  • آگ
  • آگا ممنون
  • آگار
  • آگاستا
  • آگاشتگر
  • آگاو
  • آگاه
  • آگاه بودن به
  • آگاه به آخرین اطلاعات
  • آگاه به اندیشه های درونی دیگران
  • آگاه به ریزه کاری ها و دقایق
  • آگاه‌ساز
  • آگاه‌سازی
  • آگاه سازی از خطر
  • آگاه سازی به طور خلاصه
  • آگاه شدن
  • آگاه کردن
  • آگاه نامه
  • آگاهاندن
  • آگاهاننده
  • آگاهانه
  • آگاهانیدن
  • آگاهش
  • آگاهی
  • آگاهی انگیزی
  • آگاهی دادن
  • آگاهی دادن با فروزه
  • آگاهی داشتن به
  • آگاهی طبقاتی
  • آگاهی یافتن
  • آگاهیدن
  • آگراندیسمان
  • آگستن با ریسمان
  • آگن
  • آگندن
  • آگنده
  • آگنه
  • آگنه ای
  • آگوست
  • آگوش
  • آگه
  • آگه آزمون
  • آگه بری دور برد
  • آگه خواست
  • آگه فرست
  • آگه نامه
  • آگهباش
  • آگهداد
  • آگهداد سنجی
  • آگهداد کردن
  • آگهداد نهانی
  • آگهدار
  • آگهساز
  • آگهگان
  • آگهگان رسانه ای
  • آگهی
  • آگهی اغراق آمیز
  • آگهی بازرگانی
  • آگهی پستی
  • آگهی تعریف آمیز
  • آگهی چندتا
  • آگهی دادن
  • آگهی درگذشت
  • آگهی دیوارکوب تئاتر
  • آگهی دیواری
  • آگهی ساز
  • آگهی ستونی
  • آگهی کردن
  • آگهی کننده
  • آگهی های ستونی روزنامه
  • آگهی های طبقه بندی شده
  • آگیش
  • آگیشیدن
  • آگین
  • آگینی
  • آل
  • آلا
  • آلاباما
  • آلات
  • آلات و ابزار
  • آلات و ادوات
  • آلاچیق
  • آلاخان والاخانی
  • آلاخون‌والاخون
  • آلاخون والاخون کردن
  • آلاخون والاخونی
  • آلاخونی
  • آلاسکا
  • آلاگارسون
  • آلاله
  • آلاله تلخ
  • آلاله زرد
  • آلامد
  • آلانک
  • آلایش
  • آلایش زدائی
  • آلایش زدایی کردن
  • آلاینده
  • آلباتروس
  • آلبالو
  • آلبالویی
  • آلبانی
  • آلبانیایی
  • آلبوم
  • آلبوم عکس و بریده روزنامه ها و غیره
  • آلبومین
  • آلبومینی
  • آلپاکا
  • آلپی
  • آلت
  • آلت انجام
  • آلت تناسل
  • آلت تناسلی مرد
  • آلت دست
  • آلت دست دیگری
  • آلت رجولیت
  • آلت سری
  • آلت سنجش
  • آلت سوزن نگهدار
  • آلت قتاله
  • آلت کردن
  • آلت له کردن
  • آلت موسیقی
  • آلت موسیقی بم
  • آلت موسیقی ضربی
  • آلت نیزه مانند
  • آلتار
  • آلتر
  • آلتو
  • آلرژن
  • آلرژی
  • آلرژی‌زا
  • آلزایمر
  • آلش
  • آلفا
  • آلفا و امگا
  • آلکالوئید
  • آلکید
  • آلل
  • آلمان
  • آلمان ها
  • آلمانی
  • آلمانی نژاد
  • آلنگ
  • آلو
  • آلو خشک
  • آلو زرد
  • آلو سیاه
  • آلوبالو
  • آلوبالویی
  • آلوبخارا
  • آلوچه
  • آلوچه جنگلی
  • آلودگر
  • آلودگی
  • آلودگی آب
  • آلودگی آوایی
  • آلودگی پیدا کردن
  • آلودگی خاک
  • آلودگی صوتی
  • آلودگی گرمایی
  • آلودگی محیط‌زیست
  • آلودگی نوفی
  • آلودگی هوا
  • آلودن
  • آلوده
  • آلوده به خون
  • آلوده به عن دماغ
  • آلوده‌دامن
  • آلوده‌ساز
  • آلوده شدگی
  • آلوده شدن
  • آلوده کردن
  • آلوده‌کننده
  • آلوده نشده
  • آلوم
  • آلومینیم
  • آلومینیمی
  • آلومینیوم
  • آلونک
  • آلوی بخارا
  • آلوی گرین گیج
  • آله
  • آله کردن
  • آلی
  • آلیاژ
  • آلیاژ ساختن
  • آلیز
  • آلیزش
  • آلیزیدن
  • آما
  • آماتور
  • آماتورگرایی
  • آماج
  • آماج انتقاد
  • آماج حمله
  • آماج روا
  • آماج زن
  • آماج شوخی
  • آماج قرار دادن
  • آماجگاه
  • آماد
  • آماد باش
  • آماد کردن
  • آمادگاه
  • آمادگر
  • آمادگی
  • آمادگی کامل
  • آمادگی ورزشکاران
  • آمادن
  • آماده
  • آماده احتراق
  • آماده ارائه
  • آماده‌باش
  • آماده باش دادن
  • آماده برای سرمایه گذاری
  • آماده بودن
  • آماده‌به‌خدمت
  • آماده پرواز
  • آماده جفت گیری
  • آماده چاپ کردن
  • آماده دریا پیمایی
  • آماده رزم
  • آماده ساز
  • آماده‌سازی
  • آماده سازی برای جنگ
  • آماده سازی برای چاپ
  • آماده سازی قبل از ورزش
  • آماده شدن
  • آماده عمل کردن
  • آماده عملیات در دریا و خشکی
  • آماده کار
  • ‹
  • 1
  • 2
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • ...
  • 35
  • 36
  • ›

لغات تصادفی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

regression fermion private POV nepenthe negative invalid gym stable stich induction intellect relinquish bear tuna قمار ترنجبین فکر کردن سوخاری ماهیتابه کشیش محله پولک شیرکاکائو دستیار دندان پزشک سوءاستفاده آب‌رسان التماس ضایع شدن ماکت
برخی از تلفظ‌های لغات توسط دانشگاه کمبریج ارائه شده‌اند دروازه پرداخت معتبر
فست دیکشنری
فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها

فست دیکشنری
دیکشنری مترجم AI ترجمه انگلیسی به فارسی خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
نرم‌افزارها
دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم راهنما
وبلاگ
گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
قوانین و ارتباط با ما
تماس با ما درباره‌ی ما حریم خصوصی قوانین و مقررات
فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
فست دیکشنری در اینستاگرام
فست دیکشنری در توییتر
فست دیکشنری در تلگرام
© 2007 - 2025 Fast Dictionary (Fastdic) All rights reserved.
Audio pronunciations copyright © Cambridge University Press.