جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید اشتراک یکساله با ٪۳۱ تخفیف
خرید
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "الف" (صفحه 9)
آمارش
آمارشناس
آمارگر
آمارگیری
آماری
آماریدن
آمازون
آماس
آماس آپاندیس
آماس استخوان پس گوش
آماس انبانه
آماس بافت های گیاهی
آماس بینی
آماس پستان
آماس پوست
آماس پیشابدان
آماس حلق
آماس روده
آماس روده بند
آماس زردپی
آماس زهدان
آماس شکم
آماس صلبیه
آماس عصب
آماس عضله
آماس غده لنفاتیک
آماس کاسه زانو
آماس کردن
آماس کرده
آماس لثه
آماس لوزه ها
آماس مثانه
آماس مغز
آماس مغز استخوان
آماس مغز تیره
آماس ملتحمه چشم
آماس و درد عصب نشیمنگاهی
آماس واگراهه
آماس وتر
آماساندن
آماسش
آماسه
آماسی
آماسیدگی
آماسیدن
آماسیده
آماسیده کردن عضله
آماسیده و دردناک
آماهش زدایی
آماهیدن
آمایش
آمایشی
آمایگی
آمایی
آماییدن
آمبرجک
آمبولانس
آمبولیسم
آمپر
آمپرسنج
آمپول
آمد
آمد کردن
آمد و رفت
آمد و شد
آمد و شد کردن
آمد و نیامد
آمد و نیامد داشتن
آمد و نیامددار
آمددار
آمدگاه
آمدن
آمدن به سمت باد
آمدن مجدد
آمدن و بردن
آمدنی
آمر
آمرانه
آمرزش
آمرزش آفرین
آمرزگار
آمرزگاری
آمرزنده
آمرزیدگی
آمرزیدن
آمرزیده
آمرزیده سازی
آمریکا
آمریکای جنوبی
آمریکای شمالی
آمریکایی
آمستردام
آمفتامین
آمفورا
آمفیتئاتر
آمفیبول سیاه
آمفیزم
آمنیوسنتز
آمو
آمو دریا
آمو شناسی
آموختگی
آموختن
آموخته
آموخته کردن
آمود
آمودش
آمودگرای
آمودن
آموزاندن
آموزش
آموزش ابتدایی
آموزش انفرادی
آموزش با شتاب و شدت
آموزش بالینی
آموزش بدنی
آموزش برنامهای
آموزش پذیر
آموزش پذیری
آموزش دادن
آموزش دانشگاهی
آموزشدیده
آموزش روش های آموزشی
آموزشعالی
آموزش فشرده
آموزش کار با دست ها
آموزش کاردستی
آموزش مجدد دادن
آموزش مختلط
آموزش ناپذیر
آموزش ندیده
آموزش و پرورش
آموزش و پرورش دادن
آموزشوپرورش
آموزشگاه
آموزشگاه پیشه آموزی
آموزشگاه سوارکاری
آموزشگاه شبانه
آموزشگاه صنعتی
آموزشگاهی
آموزشی
آموزگار
آموزگاری
آموزگاری کردن
آموزگاه
آموزندگی
آموزنده
آموزه
آمون ری
آمونتیلادو
آمونیا
آمونیاک
آمه تیست
آمیب
آمیبی
آمیختگی
آمیختن
آمیختن آبگونه
آمیختن با
آمیختنی
آمیخته
آمیخته تبار
آمید
آمیز پذیری
آمیزاندن
آمیزانگیز
آمیزش
آمیزش چند نوع مختلف
آمیزش داشتن با
آمیزش کردن
آمیزش گرای
آمیزشی
آمیزگار
آمیزگار شناسی
آمیزگار کردن
آمیزگارانه
آمیزگاری
آمیزگر
آمیزنده
آمیزواج
آمیزه
آمیزه الکل و تریاک
آمیزه ای از چند آهنگ
آمیزه ای از چیزهای مستعمل
آمیزه ای از رنگ و گریس
آمیزه ای از سه آهنگ
آمیزه چند آهنگ معروف
آمیزه درهم و بر هم از هر چیز
آمیزه کردن
آمیزه نرم و خمیر مانند
آمیغ
آمیلاز
آمین
آن
آن به آن
آن جهانی
آن چیزی را که
آن را انداختن
آن روزها
آن روزهای خوش گذشته
آنسو
آن سوتر
آن سوی
آن سویی
آن شخص
آنطرف
آنطرفتر
آن طور که باید و شاید
آنکس
آن محل
آن و دیگری
آنوقت
آن وقت ها
آنها
آن هم
آنهمه
آن یا دیگری
آنیکی
آنا
آناپست
آناپولیس
آناکاندا
آنالوگ
آنالیز
آنان
آنان که
آناناس
آناهیتا
آنتراسیت
آنتراکت
آنتروپی
آنتن
آنتن بشقابی
آنتن دو قطبی
آنتن ماهواره ای
آنتون چخوف
آنتی بادی
آنتیبیوتیک
آنتی پاستو
آنتیلگاریتم
آنتیهیستامین
آنتیک
آنتیگوا و باربودا
آنتیل
آنتیموان
آنجا
آنجا که
آنجایی که
آنچنان
آنچه
آنچه دور قرقره پیچیده شده
آنچه را که
آنچه که
آنچه که پیش بینی شده
آنچه می دانم
آند
آندانت
آندروژن
آندگرای
آندورا
آندومتریوز
آنزیم
آنژکسیون
آنژین
آنژین صدری
آنژیوپلاستی
آنسان
آنطرف تر
آنفلوانزا
آنفورماتیک
آنفولانزا
آنقدر
آنقدر که
آنقوت
آنکادره
آنکارا
آنکس
آنکورج
آنکه
آنگاه
آنگسترم
آنگلو ساکسون
آنگولا
آنمی
آنور
آنوراک
آنورکسی
آنوریسم
آنها
آنها که
آنهایی که
آنی
آنیدرید
آنیزت
آنیس
آنیلین
آنین
آنیون
آوا
آوا بازدار کردن
‹
1
2
...
6
7
8
9
10
11
12
...
34
35
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
despite
deterrence
draw attention to
dysfunctional family
ebullience
eatable
coke
easter
educationist
eerie silence
contextualize
egregious
ridiculous
active
kir
اشانتیون
امپراطور
ارمغان
برنا
برداشتن
برقرار
بدنسازی
انقراض
محرم
انزوا
انصراف
محل کار
انقباض
اندیشه
محله