فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Coruscation

ˌkɒrəˈskeɪʃn̩ ˌkɒrəˈskeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    تابش، درخشندگی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد coruscation

  1. noun A sudden quick light
    Synonyms: blink, flash, flicker, glance, gleam, glitter, glimmer, glint, spark, twinkle, wink, sparkle

ارجاع به لغت coruscation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «coruscation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/coruscation

لغات نزدیک coruscation

پیشنهاد بهبود معانی